یافتن پست: #علی_صیاد_شیرازی

مونا یزدی
مونا یزدی
ملاقات با آقا

نبودم. رفته بودم ملاقات آقا.... عصر که برگشتم دفتر، پرسید نبودی.کجا بودی ؟
گفتم: خدمت آقا بودیم....

از جایش بلند شد. آمد جلو. پیشانیم را بوسید.
تعجب کردم. پرسیدم طوری شده ؟
گفت: این پیشونی بوسیدن داره. تو امروز از من به ولایت نزدیک تربودی....

یادگاران، جلد 11 کتاب
شهید امیرسپهبد

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو