یافتن پست: #عجیب_اما_واقعی

Tasnim
Tasnim
فسقل خانوم خوابش می اومد، باباش گفت اگه خوابش میاد ولش کن، نره مدرسه
اینطوری شد که من حریف نشدم و بچه به خاطر اینکه خوابش می اومد نرفت مدرسه


Tasnim
Tasnim
امروز رفتم دفتر خدمات قضایی
با اینکه سر کارکنانشون شدیدا شلوغ بود، خیلی خوب کارم رو راه انداختند و مهمتر از اون بداخلاقی نکردن و پاچه نگرفتن


Tasnim
Tasnim
گاهی اسنپ میگیرم تنها جمله ای که به دهنم میاد اینه که: عجب خری سوار شدیما


تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو