یافتن پست: #سودای-عشق

حضرت@دوست
حضرت@دوست


نوبهار و عشق و مستی، خاصه در عهد شباب

می‌کند، بنیاد مستوری مستوران، خراب

حضرت@دوست
حضرت@دوست

کرده‌ام باز به آن گریهٔ سودا، سودا
که ز هر اشک زدم بر سر دریا، دریا

ساقی‌امشب‌چه‌جنون ریخت‌به‌پیمانهٔ هوش
که شکستم به دل از قلقل مینا، مینا

محو اوگشتم و رازم به ملاء توفان‌کرد
هست حیرانی عاشق لب‌گویا،‌گویا

داغ معماری اشکم‌که به یک لغزیدن
عافنذر آوارگی شوق هوایت دارم

مشت خاکی‌که دهد طرح به‌صحرا، صحرا

دل آشفتهٔ ما را سر مویی دریاب
ای سرموی توسرکوب ختنها تنها

دور انسان به میان دو قدح مشترک است
تا چه اقبال‌کند جام لدن یا دنیا

تا تقاضا به میان آمده‌، مطلب رفته‌ست
نیست غیر ازکف افسوس طلبها، لبها

بیدل این نقد به تاراج غم نسیه مده
کار امروزکن امروز، ز فردا، فردایتها شد ازین آبله برپا، برپا


دانلود موزیک



تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو