یافتن پست: #سلوک-عشق

حضرت@دوست
حضرت@دوست


دمش گرم ......
باران را می گویم ,...........به شانه هایم زدو گفت. ..
خسته شدی .تو استراحت کن من می بارم.........

میروی گریه می آید مرا؛ گریه می آید مرا
گریه می آید مرا
اندکی بنشین
اندکی بنشین که باران بگذرد



حضرت@دوست
حضرت@دوست



عاشقی آواره ام
در غربته چشمانه تو

گریه پنهان کرده ام
از حرمته چشمانه تو

عطر تو را گرفته تنه لحظه های من
صد باغه گل شکفته شده در هوایه من
امشب تمام غربته خود را گریستم , گریستم
شاید دل تو بسوزد برایه من
برایه من
من آن موج اشکم که بی اختیارم

خودم را به آغوشه تو میسپارم
تو دریای من باش

به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
یک لحظه نگاه تو مرا راحت جان است
چشمانه تو آرامترین خواب جهان است

زیبایی چشمانه نظر کرده آهو
رازیست که در عطر نگاه تو نهان است

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو