یافتن پست: #زبان-عشق

حضرت@دوست
حضرت@دوست


از لب خود گر دهد کامی من ناکام را
صرف دلتنگی نسازم غنچه سان ایام را

بسکه حرفی از لب خاموش او نشنیده است
لطف داند عاشق خونین جگر دشنام را

جان من دارد به چشم دل فریب نسبتی
دوست می دارم من دل خسته زان بادام را

رنگ عاشق رنگ رنگ از حال او دارد بیان
نیست لازم در محبت نامه و پیغام را

از حلاوت خیزی لعل شکربارش مپرس
کرده شرین در مزاقم تلخی دشنام را

صد بلا دیدم ز چشم مستت ای بالا بلا
جای می از فتنه پر کردند آه این جام را


تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو