یافتن پست: #دو-چشمت

حضرت@دوست
حضرت@دوست

به یک گره که دو چشمت بر ابروان انداخت
هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت

فریب زلف تو با عاشقان چه شعبده ساخت؟
که هر که جان و دلی داشت در میان انداخت

دلم، که در سر زلف تو شد، توان گه گه
ز آفتاب رخت سایه‌ای بر آن انداخت

رخ تو در خور چشم من است، لیک چه سود
که پرده از رخ تو برنمی‌توان انداخت

من از وصال تو دل برگرفته بودم، لیک
زبان لطف توام باز در گمان انداخت



دانلود موزیک



تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو