LOEY♡
کسی که سلول انفرادی را ساخت می دانست سخت ترین کار آدمی تحمل خویشتن است
wolf
گریع کردم با اشک پنهان
نالع کردم با اه سوزان
هق هق خسته ام ، در سراب فراق زندانی شد
و صدای دربند کشیده ام ، در سیاهچال انفرادی کینه، بوی مرگ را استشمام میکند
دیگر اشکی نچکید
چشم هایم ک به دوردست ها خیرع شدع بود
بع التماسع گونه ام ، پاسخی نداد
ولی من گریه کردم
میدانم ک گریع کردم
همه شوهر دارن عبضی چش چرون
چوب میکنم در دهانه شوهر عمه ای ک برا ماچیدنمون واز شه:/