یافتن پست: #امیرخسرو_دهلوی

محسن
محسن
خداوندا چو جان دادی دلم بخش
دل عاشق، نه جان عاقلم بخش

درونی ده که بیرون نبود از درد
به بیرون و درون نبود ز تو فرد

چنان دارم که تا پاینده باشم
نه از جان بلکه از دل زنده باشم

چنان نه یاد خود اندر ضمیرم
که با یاد تو میرم، چون بمیرم

چنانم ده میِ پی در پیِ عشق
که فردا مست خیزم از می عشق



خانوم اِچ
خانوم اِچ
به لبم رسیده جانم،
تو بیا که زنده مانم،
پس از آنکه من نمانم،
به چه‌کار خواهی آمد؟

کششی که عشق دارد، نگذاردت بدین‌سان
به جنازه گر نیایی،
به مزار
خواهی آمد!



تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو