bahram
تو زبون کردی یه جمله هست عشقِ زیادی توش جریان داره...
" قزات له من گیانکم "
یعنی دردو بلات به جونم همه جونم
bahram
آنجا را نمیدانم!
اما اینجا بیتو، بدونِ آغوشت
خیابان به خیابان، برگ به برگ
پاییز به شدت دارد اتفاق میافتد..
bahram
بیخیال بیا بنشین یک گوشه و از قهوه ات لذت ببر . دنیایی که من دیدم ارزش غصه خوردن نداشت .
bahram
نمیدونم چرا من از بقیه عکس میگیرم خوب میشه
اونوقت دوربینو میذارم تو دست هر بنی بشری نمیتونه درست عکس بگیره
bahram
ساقیا! در بدنم نیست توان ،جام بده
گور پدر غم هردو جهان، جام بده
bahram
بچه که بودیم
" دل دردها "
را به زبان گریه میگفتیم
همه میفهمیدن
اما الآن که بزرگ شدیم
" درد دلها "
را به هر زبانی میگوئیم
کسی نمیفهمد
bahram
تمام کاری که میکنم اینه که به موسیقی گوش میدم
و بیش از حد فکر میکنم
bahram
به غم كسي اسيرم كه زِ من خبر ندارد...
bahram
قو تنها پرنده ایه که یک بار عاشق میشه ، برای همیشه به پای عشقش میشینه و در تمامِ طول زندگی هر کاری برای راحتیِ عشقش انجام میده؛ تنها پرنده ای که زمان مرگش رو میدونه و یک هفته مونده به مرگش میره جایی که برای اولین بار جفتش رو دیده و عاشقش شده.یک روز مونده به مرگش یه آواز برای جفتش میخونه که به بهترین و زیباترین آواز پرندگان معروفه و بعد سرشو روی بال هاش میذاره و میمیره...
فیده
خب چ کاریه
کاره
😒