ی آهنگ رپ خوب میخوام
رپ شاد نه ها
خنده دارم ن
دیسلاوم نه ک پره مغزم
رپ عادیه غمگین خوب سراغ نداری؟ @aguliiaa
wolf
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود
گل شکفته ! خداحافظ، اگرچه لحظــه دیـــدارت
شروع وسوسهای در من، به نام دیدن و چیدن بود
من و تو آن دو خطیـم آری، موازیــان به ناچاری
که هردو باورمان ز آغـاز، به یکدگــر نرسیدن بود
اگرچه هیچ گل مرده، دوباره زنده نشد امّا
بهار در گل شیپـوری، مدام گرم دمیدن بود
شراب خواستم و عمرم، شرنگ ریخت به کام من
فریبکــار دغلپیشه، بهانه اش نشنیـدن بود
چه سرنوشـت غمانگیزی، که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس میبافت، ولی به فکر پریدن بود
"حسین منزوی"
wolf
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
قلب تو پر بود از ماه و هزاران پنجره
ماه را از پشت یک دیوار دیدن ساده نیست
بوسه هایت دلنشین و خنده هایت دلفریب
طعم تلخ این جدایی را چشیدن ساده نیست
باز هم آمد بهار اما هوا افسرده است
آه از دست زمستان هم رهیدن ساده نیست
قلب من آتش گرفت از دوریت باران من
از دل این آتش سوزان پریدن ساده نیست
پادشاه قصر قلبم حکمران با شکوه
ساده دل دادم ولی این دل بریدن ساده نیست
شاعر : ناشناس
گل افشان گل محمدی
معراج
منم و یاری اسماء الحسنای الهی تو
ملتمس و تشنۀ بارش خدائی تو
به کجا جز به درگاه تو به گدائی درآیم متمکن
که به هر درگاه ندیدم بخشنده ای به رحمانی تو
عاشقان کوی تو، همسفران رسول معراجند
مخلصان دلشکسته، همرازان رسول معراجند
برآورده نما دعای گدایان سعادتمندی را
به مقدرات همه وام داران رسول معراجند
معراج، از زندان نفس، رهیدن است
حقیقت را، به چشم، سورمه کشیدن است
بعثت، تعبیر سورۀ الرحمان قرآن است
مبعث، مقدرات رحمت حق را، سرودن است
کوی حرا منظرگاه کرامت الکاتبین است
محمد س منورگاه رحمت الللغالمین است
گل افشان گل محمدی
معراج، از زندان نفس، رهیدن است حقیقت را، به چشم، سورمه کشیدن است بعثت، تعبیر سورۀ الرحمان قرآن است مبعث، مقدرات رحمت حق را، سرودن است
سید ایلیا
مولا جان ..... ادامه در دیدگاه
سید ایلیا
گلم از خود رهیدن را بیاموز
به سر منزل رسیدن را بیاموز
مجالِ تنگ و راهی دور در پیش
به پاهایت دویدن را بیاموز
زمین بی عشق خاکی سرد و مُرده ست
به قلب خود تپیدن را بیاموز
جهان جولانگهی همواره زیباست
به چشمت خوب دیدن را بیاموز…