یافتن پست: #تير

منتظر
منتظر
شوق پر کشیدن است در سرم قبول کن

دل شکسته ام اگر نمی پرم قبول کن

اینکه دور دور باشم از تو و نبینمت

جا نمی شود به حجم باورم قبول کن

گاه پر زدن در آسمان شعرهات را

از من - از منی که یک کبوترم قبول کن

در اطاق رازهای تو سرک نمی کشم

بیش از آنچه خواستی نمی پرم قبول کن

قدر یک قفس که خلوتت بهم نمی خورد

گاه نامه می برم - می آورم - قبول کن

پاکم آنقدر که آسمان صاف تيرماه

با تو چشم پاک يک خواهرم- قبول کن

هی نگو که عشقمان جداست شعرمان جداست

بی تو من نه عاشقم نه شاعرم قبول کن

maede maz
maede maz
شهید محمود رضا بیضایی
تاسوعاي سال ٩٢ بود، بچه هاي مقاومت، عمليات وسيعي تو منطقه زينبيه، اطراف منطقه حجيره كردند و تروريستها رو سه كيلومتري از اطراف حرم مطهر خانم زينب ( س )، دور كردن. صبح زود رفتيم اونجا و محمود رضا رو هم ديديم ، خيلي از عملياتي كه منجر به تامينِِ امنيت حرم خانوم شده بود، خوشحال بود.
پرچم سياهي تو دستش بود و مي گفت : خودم از بالای اون ساختمون پايينش اوردم . به اون ساختمون نگاه كردم ديدم پرچم سرخ يا ابالفضل رو جاش به اهتزاز در اورده ..
رسيديم خيابون جلوي حرم كه دو سال احدالناسي جرات رد شدن ازش رو نداشت و تك تيراندازها حسابش رو مي رسيدند و حالا با تلاش محمود رضا و دوستاش، امن شده بود.
رفتيم وسط خيابون، رو به حرم وايستاديم، ديدم محمود رضا داره اروم گريه مي كنه و سلام مي ده . السلام عليكي يا سيدنا زينب ....
محمود رضا ٢٩ دي ٩٢ در محور قاسميه در حومه دمشق، آسمانی شد.

صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو