یافتن پست: #حکایت_خیلیاس

سجـــاد
سجـــاد
روباهی داشت به حیوونا دروغ میگفت،

میگفت من گاهی گرگ میخورم،

گاهی پلنگ میخورم،

گاهی شیر میخورم…

روشو برگردوند دید شیر پشت سرش ایستاده، گفت: گاهی هم گوه میخورم



سجـــاد
سجـــاد
برای یه گوسفند فرق نمی کنه قراره کباب سلطانی، کالباس یا حلیم بشه. سعی میکنه از علف خوردنش لذت ببره.

با احترام {-35-}

آقای قاضی
گوسفند فک میکنه رفیق صمیمیش چوپانه
اما چوپان رفیق صمیمیش قصابه (:



تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو