یافتن پست: #This_is_my_story

milad
milad
یه روز یکی ازم پرسید
-تا حالا عاشق شدی ؟
خب یه لحظه فکر کردم عاشق شدن ینی چی ؟
بعد بهش گفتم
: آره یکی بود که خیلی دوسش داشتم
-گفت عاشقش بودی ؟
یکم سردرگم شدم
بهش گفتم اون روزا آره عاشقش بودم اما بعدش نه دیگه عاشق بودن معنایی نداشت واسم دیگه هرشب کارم شده لای فیلترای سیگارام خوابیدن شبا تا دیروقت قدم زدن تو خیابونا لج کردن با خودم تو تک تک کوچه های این شهر اصن میدونی واسه فراموش کردنش از شهر رفتم ولی نمی دونستم که همیشه یه چیزی تو ذهنم حک میشه که یادم میاره یه روزی یکی تمام غرور و وجود و عشق ورزیدنمو له کرد و بهم گفت از زندگیم بکش بیرون ...
-حرفی نزد و ساکت شد.
سیگارمو روشن کردم اونم فندکمو ازم گرفت تا سیگارشو روشن کنه {-29-}



تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو