milad
سرگردونی مث فندکت
تورم میکنن مث من دکت
milad
شرجی شهریور
افتاب سوزان
مگر اخر دنیا کجاست؟
همانجا که وقتی سوار شناور میشی و ساحل ازت دور میشه دلت برای همه تنگ میشود ، خلیج برایت عذاب میشود ، عرشه محیط کارت ، و نگاهی که به سمت خانه میکنی برایت تداعی خاطرات میشود
milad
part1_of_story#
maybe to night
milad
خستگی توی تن ما هیچ وقت درنمیاد رفیق من ، این یه غمیه که تا آخر عمر تو سینمه مون میمونه ، واسه فراموش کردنش تا اون سر دنیا هم رفتم ، ولی هیچ وفت نتونستم فراموشش کنم، آره رفیق من داستان مام این شد
milad
میدونی کجای این زندگی لحظات سختی واست میشه ؟
اونجایی که از سر اجبار ،بیشترینی برا کمترین پولا واسه نجات خودت از افتادن توی بدبختی و بیچارگی
اونجا که هیچ پشتیبانی نیست ، خونه ای نیست که برگردی پیش خونوادت ، و مشکلات پشت سر هم سرازیر میشن ، اما سخترین لحظه بعدشه لحظه ای که بخاطر کارایی که کردی فکر میکنی یکم نرمال شدی ولی غصه گذشته رو میخوری و اینجا خیلی واست دردناکه ولی شاید تو یه لحظه به این برسی که نباید غصه گذشته رو خورد اما بازم شاید بهش نرسی و تا آخر زندگیت غصه اون لحظه رو بخوری اون لحظه لعنتی که میدونی میتونست زندگیتو تغییر بده و همه هه هر کدوم خودشون یه چالشن این چالش ها هم یه بازیه که باید بتونی ردشون کنی و این تقدیری بود که نصیب ما مبشه .....
milad
اصن تقصیر تو نیست تقصیر خداست ...
milad
Can not remember you
Can not remember
Can not remember