عطی
دلم لک میزنه واست زمانی که ازم دوری
ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری
عطی
تُ همان…
عطر گل یاس و نسیم سحری…
که اگر صبح نباشی…
نفسی در من نیست…
عطی
لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخودآگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
عطی
بیا باهم یک بازی قشنگ کنیم
که جایزه ش بوسه باشد
مثلا
چشمهایم را ازپشت سرم بگیر وبگو من کی ام؟
هرجواب اشتباه یک بوسه
نامردم اگراسم همه هفت میلیارد انسان دنیارا صدا نزنم…
عطی
اگه یه روز دلمو شکستی فدای سرت
فقط کفش بپوش که شکسته هاش تو پات نره
عطی
منتظرم
یک نفر بیاید که حواسش یک سره،
در حیاط خیال من ول بچرخد
یک نفر که در حوض رویایم تن بشوید
یک نفر که یک نفر نباشد،
یک دُنیا باشد
عطی
دوستَش دارم ، دوستَم دارد ..
وَ این عاشقانه ترین
داستان کوتاه دُنیاست ..
عطی
حواسم پرت زیبایی ات شد !
منِ دست و پا چلفتی
نصف بیشتر شعرم را ریختم زمین!
فقط ماند…
یک دوستت دارم ساده !
عطی
هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبم
خود خودت را
یادت را
اسمت را
اما …
فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه !
عطی
دستم را که بی هوا میگیری
دلم را هوایی میکنی …
با تو پرواز ، پر نمیخواهد !!
عطی
ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﯿﺞ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ ﺗــﻮ …
ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺴﺖ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﻣـﻦ
ﺯﻣﯿﻦ ﺳﺮﮔﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﺩ …
ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ” ﻣـﺎ” ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ
عطی
تو هر لحظه بر سر دوراهی قرار داری :
راه غمگینی و راه شادمانی .
انتخاب راه به تو بستگی دارد.
عطی
﷽
…شب وخاطراتے ڪہ مَدفون شده
دلے ڪہ شڪستہ پُر از خون شده
… دلے ڪہ بہ آن رنگِ اُزلت زدم
…و عشقِ ڪسے ڪہ نمےخواهَدَم
عطی
-//💔دُنیامو میدم برگردم به همون روزی که بهم گفتی عاشقتم..
-//💔زندگیمو میدم برگردم به همون لحضه ای که نگاهت سرد نبود..
-//💔میمیرم ولی برگرد..!