EHSAN
EHSAN
دست‌های تو
انگار
پرچم‌های صلح‌اند
بر خرابه‌ی روزهای من
دست‌های تو
صبحی روشن‌اند💛
که زیر ملافه‌ی سردی
به موسیقی دوری گوش می‌کنم...
ای سرمای صبح
که شمدهای سفید را
بر اندامم رواج می‌دهی
به پاس همین دست‌هاست
که تو را
دوست دارم..♥️



EHSAN
EHSAN
تو التیامِ تمام عشق‌های مایوس و نیمه کاره‌ای💙
آغاز صبحِ خوش یُمنی💛
شفقی
شروع دوباره‌ای
سخاوت رودی تو،
شکیبایی بی حد کوه،
راهی، مسیرِ روشنی، اشاره‌ای..



EHSAN
EHSAN
نفس کشیدم...
عمیق، آرام، شادمان
در میان گیسویی پریشان💜
ک دل برد از من دلدار😍



EHSAN
EHSAN
دل گره زده بودم
به انتهای بافته‌ی موهات
به سر برگرداندنت🥺
به بوسه‌ای کوتاه💜
به عمق بی‌پایان شادی چشم‌هات💛



EHSAN
EHSAN
اگر دست من بود،
تو را در اعماقِ عمیقم پنهان می‌کردم💙
درون دنده‌هایم و رگ‌هایم
دور از جهان و هر چشمی،
پنهانت میکردم..

EHSAN
EHSAN
مخترع دوربین عکاسی
اگر میدانست
ساعتها حرف زدن با یک عکس بی جان
چه بر سر آدم می آورد
هیچ گاه دست به این چنین اختراعی نمیزد
البته که عکس های تو جان دارند💚
این را حال پریشان من میگوید
وگرنه هیچ دیوانه ای
صفحه ی موبایل را نمیبوسد و در آغوش نمیکشد..💙



صفحات: 1 2

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو