در من ؛ نهنگ دیوانه ای ، شبانه به ساحل زد
ماهیِ سرکشی از تنگ ، بیرون پرید
و موریانه ی غمگینی ، به نقطه ی انهدام خویش رسید ...
در من ؛ هزار و یک چشم ، برای ابهام حادثه ای گریه می کند
هزار و یک زنِ خسته ، از راه های نمانده ، سر به بیابان زده
و هزار و یک کودکِ تنها و بی پناه ، جیغ می کشد ...
ولی من خوبم ، می خندم ، راه می روم ، چای می نوشم ،
و نفس می کشم ...
می بینی ؟ دنیا همینقدر می تواند خوب باشد ،
خوب تر از چیزی که فکرش را می کردی ...(:
#نرگس_صرافیان_طوفان
7 امتیاز + /
0 امتیاز - 1398/03/28 - 00:24 در
حـس نـویـس . . .
الهی بمیرم
خدانکنه دیوونه
گریه نکن ی" title="ی" />