یافتن پست: #عشق

مهاجر
مهاجر
تنهایی خیلی بددردیه🥺

یاس
یاس
تو که کلی رخت با دست تو حیاط نشستی
اخرین لباس که اویزیون کردی
یهو بند رخت پاره شه همه لباس ها بیفتن زمین
تا عشق و عاشقی یادت بره :گگگ
و دوباره لباس ها را از نو می شورد :هعی

فقط خدا
فقط خدا
زبونم لال ....عزرائیل اومده جونتون رو بگیره


جون خودتونو بگیره یا عشقتونو؟؟؟


فقط خواهشا شعار ندینا

واقعیتو بگید

خانوم میم
خانوم میم
اخه به سینگلای بخ بخت کی گفته برن فیلم عاشقانه ببینن⁦🏌️⁩

حضرت@دوست
حضرت@دوست
زیارت قبول..حق..


خانوم میم
خانوم میم
امروز پنجشنبه اس

♡✓
♡✓
سلام
صبحتون بخیر
الهی که...
لحظه لحظه زندگیتون شاد
و سرشار از عشق و آرامش باشه ...

فقط خدا
فقط خدا
خــــدایـا...
نورت را در وجودمان متجلے کن
که سخت محتاج آنیم...

خـــــدایـا...
برکت نگاهت را در نگاهمان بریز
تا هر کجا که مینگریم
نیکے باشد و مهر

خــــدایـا...
میدانے که خسته ایم
از خودمان از
روزمرگے ها
از نفرتها
از جدایے ها
از من بودن ها
و ما نشدن هایمان

خــــدایـا...
دستمان را بگیر
تا یادمان باشد که باید دستے را بگیریم

خـــــدایــا...
نگاه مهربانت را ازما دریغ مکن
تا یادمان باشد که باید
نگاهےداشته باشیم
از سر مهر و عشق به انسانها




دنیــــــــــــرا  ملکه عشق
دنیــــــــــــرا ملکه عشق
@goleyas
اینمممممممممممممممم یک شیررنی خوووشمززززه بررای پریاا جاان مهرووووبووون ودوست دااشتنی {-41-}{-41-}{-41-}{-41-}
برای مشاهده تصویر بزرگتر کلیک کنید


پریا
پریا
سلام مهربونا{-69-}
خوبین؟خوشین؟سلامتین؟{-57-}
دلم براتون تنگ شده بود{-60-}
@shami
@Samanh
@Jonz_00
@ESRAR1
@shahin
@yakamoz714
@aliaga
@Beh_Naz
@sara-a
عیدتونم مبارک{-21-}{-180-}

مآه
مآه
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...

donya
donya 👩‍👧‍👦
شهره صولتی یه جوری میخونه و قر میده انگار نه انگار هم سن و سالاش الان هفت تا کفن پوسوندن:بی حوصله

مهاجر
مهاجر
‏من دلم واقعا عشق میخواد
یه عشق واقعی، از اون عشقا که مامانش بیاد بگه چقد بدم دست از سر بچم برداری؟
منم اشکامو پاک کنم بپرسم کلا چقد دارید؟

مهاجر
مهاجر
امروز رفتم داروخونه بعد دیدم چند نفر جلوتر از من وایسادن تو نوبت ان منم آخر همه وایسادم
بعد دختره ی داروخونه چی منو دید صدام زد آقا شما چی میخواید تشریف بیارید جلو من رفتم جلو تر از همه کارمو راه انداخت و رفتم اون همه آدم اونجا بود چرا من؟
این الان دقیقا یعنی چی؟

مآه
مآه
وقتی که عکس ِ ماهِ تو در برکه قاب شد
هی شعر روی شعر نشست و کتاب شد
مردان شهر ؛ مثل خودم شاعرت شدند
از آن به بعد ؛ انجمن شعر باب شد
تا آمدم ببوسمش آن روی ماه را
یکباره رفتی و همه جا آفتاب شد
هی سمت عشق رفتم و چیزی نیافتم
از دور چشمه بود و جلوتر سراب شد
روزی تو را خدا به خودم داد و بعدها
از من تو را گرفت شبی، بی حساب شد
هنگام آفرینش و تبیین رنگ ها
بخت من از نخست ، سیاه انتخاب شد
دیدم تو را دوباره شبی بعد سالها...
هرچند توی خواب ! ولی مستجاب شد
می خواستم ببوسمت آن روزها... ولی
تا آمدم عمل بکنم، انقلاب شد . . . ماه من..

صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو