یافتن پست: #عاشق
یاس
خواب دیدم من و مامان رفتیم زیارتگاهی
ظاهرا زیارتگاه دو امامزاده دختر بود تو قم
جمعیت زیاد بود
گفتم از دور سلام نیدم اومدم سمت خروجی
دیدم خلوت خلوت رفتم کنار ضریح گریه و التماس دعا
دیدم مامان داره میره داخل و ضریح بازه منم رفتم تو
سرم گداشتم رو قبر امامزاده ها و کلی دعا و التماس کردم
کنار اونا هم یه قبر کاشی کاری بود میدونستم مزار یکی از مراجع است
اونجا هم زیارت کردم سرم گذاشتم رو قبر
مرقد یه سید بزرگوار بود ته فامیلیش حایری شیرازی
مامان گفت این کیه گفتم
همون استاد امام که امام اورد قم
و با التماس قسمش میدادم تو را به جدت قسم برام پیش خدا واسطه شو
سر وصع زولیده بی حالی هم داشتم دلم به حال هودم سوخت
االان بیدار شدم می بینم حایری شیرازی سال ۹۶ به رحمت خدا رفتن سید نیستن
استاد امام هم حایری یزدی اونم سید نیست
من کی واسطه کردم پس ؟
تو خواب هم شانس ندارم
ظاهرا زیارتگاه دو امامزاده دختر بود تو قم
جمعیت زیاد بود
گفتم از دور سلام نیدم اومدم سمت خروجی
دیدم خلوت خلوت رفتم کنار ضریح گریه و التماس دعا
دیدم مامان داره میره داخل و ضریح بازه منم رفتم تو
سرم گداشتم رو قبر امامزاده ها و کلی دعا و التماس کردم
کنار اونا هم یه قبر کاشی کاری بود میدونستم مزار یکی از مراجع است
اونجا هم زیارت کردم سرم گذاشتم رو قبر
مرقد یه سید بزرگوار بود ته فامیلیش حایری شیرازی
مامان گفت این کیه گفتم
همون استاد امام که امام اورد قم
و با التماس قسمش میدادم تو را به جدت قسم برام پیش خدا واسطه شو
سر وصع زولیده بی حالی هم داشتم دلم به حال هودم سوخت
االان بیدار شدم می بینم حایری شیرازی سال ۹۶ به رحمت خدا رفتن سید نیستن
استاد امام هم حایری یزدی اونم سید نیست
من کی واسطه کردم پس ؟
تو خواب هم شانس ندارم
·
. 
.gif ":پدرام"){kind=icon}
یاس
یکی از دوستان که تازه ازدواج کرده
دوساعت تلفنی صحبت کرد که شوهرم ال بل
زهراااا!ببین زنگ زدم بهم بگی چطور بچزونمش
گفتم والا من اگر شوهر چزوندن بلد بودم الان شوهر خودم تو تورم بود.gif ":ادریس")
دوساعت تلفنی صحبت کرد که شوهرم ال بل
زهراااا!ببین زنگ زدم بهم بگی چطور بچزونمش
گفتم والا من اگر شوهر چزوندن بلد بودم الان شوهر خودم تو تورم بود
.gif ":ضرب"){kind=icon}
♡✓
عاشقانه هایم را
گذاشته بودم برای آخرین
ماه سال ...
نمیدانستم اسفند عاشق تر است
و اینگونه با عجله
به سمت معشوقه اش
بهار گام بر میدارد ...
عاشقی در اسفند
مثل نماز آخر وقت است ...
دلت آرام میشود اما از ترس حرکت
عقربه ها گاهی حساب کار از دستت
در میرود و از یک جایی به بعد
میبینی زمان به پایان رسیده
و آخرین سلام تا ابد در
دلت می ماند ...
گذاشته بودم برای آخرین
ماه سال ...
نمیدانستم اسفند عاشق تر است
و اینگونه با عجله
به سمت معشوقه اش
بهار گام بر میدارد ...
عاشقی در اسفند
مثل نماز آخر وقت است ...
دلت آرام میشود اما از ترس حرکت
عقربه ها گاهی حساب کار از دستت
در میرود و از یک جایی به بعد
میبینی زمان به پایان رسیده
و آخرین سلام تا ابد در
دلت می ماند ...
حضرت@دوست
چگونه می توان غرق تو نباشم
شريان بيني وبين الحياة
أحبك...
لأنكِ حب آزل ٌ في حياتي
أحبك...
لأنكِ قدريّ المكتوب
لأنكِ النصّيب المرغوب
أنتِ القصيدة السرمدية
لا تُكتب على الورق
إنما بداخلي..
منذ أن رأيتكِ وحبر القصيدة دمائي
والقلم شريان العشق
واسمكِ عنواناً لسعادتي
عيناكِ اللؤلؤ المكنون
البحر من حواليه يثور جمالاً
على شاطئ أهدابكِ
ينامُ العاشق حباً وغراماً
فكيف لا أكون بكِ غارقاً..
مُتيماً في عينيكِ الناعسة عشقاً
شريان بيني وبين الحياة
أحبك...
لأنكِ حب آزل ٌ في حياتي
أحبك...
لأنكِ قدريّ المكتوب
لأنكِ النصّيب المرغوب
أنتِ القصيدة السرمدية
لا تُكتب على الورق
إنما بداخلي..
منذ أن رأيتكِ وحبر القصيدة دمائي
والقلم شريان العشق
واسمكِ عنواناً لسعادتي
عيناكِ اللؤلؤ المكنون
البحر من حواليه يثور جمالاً
على شاطئ أهدابكِ
ينامُ العاشق حباً وغراماً
فكيف لا أكون بكِ غارقاً..
مُتيماً في عينيكِ الناعسة عشقاً
یاس
خبر کوتاه بود و هولناک
هنوز فرق
دوست پسر/دختر
جی اف بی اف
رل
پارتنر
زید
کراش
اکس و نکس نفهمیدم
که جدیدا با ولنتاینشون
کلمه کاپل هم دراومد
این دیگه جه کفت زهرماریه.gif ":وت")
راستی
خونه تکونی هم اضافه کنید
ربط نداشت خواستم گداختگی پست بیشتر شه
هنوز فرق
دوست پسر/دختر
جی اف بی اف
رل
پارتنر
زید
کراش
اکس و نکس نفهمیدم
که جدیدا با ولنتاینشون
کلمه کاپل هم دراومد
این دیگه جه کفت زهرماریه
راستی
خونه تکونی هم اضافه کنید
ربط نداشت خواستم گداختگی پست بیشتر شه
.gif ":یاس"){kind=icon}
.gif ":خودم"){kind=icon}
Elham 👩👧👦
از عصر دیروز تا الان یه سره داره بارون میاد ..خیلی سال بود همچی بارونی ندیده بودیم..خدایا شکرت
Tasnim
پَر قنداقه ات مسيحا شد
يار گهواره ي تو موسا شد
خوش به حالت كه بر دو چشم ِحسين
اولين بار چشم تو وا شد
عطر گيسوت تا بهشت آمد
يوسف عاشق شد و زليخا شد
جبرئيل از حضور تو سرمست
با اذان عليِّ اعلا شد
رويت عباس با ادب بوسيد
و حسن غرق در تماشا شد
گره ي كور داشتيم اما
از دعاي صحيفه ات وا شد
#حب_الحسین
يار گهواره ي تو موسا شد
خوش به حالت كه بر دو چشم ِحسين
اولين بار چشم تو وا شد
عطر گيسوت تا بهشت آمد
يوسف عاشق شد و زليخا شد
جبرئيل از حضور تو سرمست
با اذان عليِّ اعلا شد
رويت عباس با ادب بوسيد
و حسن غرق در تماشا شد
گره ي كور داشتيم اما
از دعاي صحيفه ات وا شد
#حب_الحسین
هوووم
دروغاتم قشنگه
من عاشق گول خوردن از توام
من ک با تو یکی روراست ترینم
هاع رو راستتم منم