یافتن پست: #سعدی

بهنام
بهنام

تو غزل ۸ به سعدی میگن: سعدی چو جورش میبری، نزدیک او دیگر مرو
سعدی هم تو مصراع بعد در جواب میگه: ای بی بصر، من می روم؟ او میکشد قُلاب را
این قشنگ میتونه مکالمه بین مغز و قلب باشه

fatme
fatme
‌هر قدر که به غم میدان بدهی،
میدان می‌طلبد، و باز هم بیشتر و بیشتر
هر قدر در برابرش کوتاه‌ بیایی،
قد می‌کشد، سُلطه می‌طلبد وَ لِه می‌کند
غم، عقب نمی‌نشیند
مگر آنکه به عقب برانی‌اش،
نمی‌گریزد مگر آنکه بگریزانی‌اش،
آرام نمی‌گیرد مگر آنکه بیرحمانه سرکوبش کنی
غم، هرگز از تهاجم خسته نمی‌شود.



خانوم اِچ
خانوم اِچ
از در در آمدی و من از در به در شدم
گویی کزین جهان به جهان
دگر شدم {-81-}
بح بح
:دل

خانوم اِچ
خانوم اِچ
من از آن روز که دربند توام
آزادم
پادشاهم که بدست تو اسیر افتادم:قلب
بح بح
:الهه

خانوم اِچ
خانوم اِچ
۱۹تا جاخالی دارم
چی بزنم:(
؟؟؟؟

هادی
هادی
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم / گرگ دهن آلوده یوسف ندریده



yaghma
yaghma
دو عالم را به یک بار از دلِ تنگ
برون کردیم، تا جای تو باشد



خانوم اِچ
خانوم اِچ
من از آن روز که در بند تو ام آزادم
پادشاهم که بدست تو اسیر افتادم
:قلب


صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو