یافتن پست: #زخم

حسن  مصطفایی دهنوی
حسن مصطفایی دهنوی
زخم زبان

حسن  مصطفایی دهنوی
حسن مصطفایی دهنوی
زخم زبان

donya
donya 👩‍👧‍👦
جشن ازدواج خارجیها

دعوت شدگان : 60 نفر
حاضران : 50 نفر
کودکان : 2 کودک نشسته روی صندلی
کادوها : 50 کادو🎁
اشیاء مفقود شده : 0
آسيب ديده ها :0
تعداد عکسهای گرفته شده از عروس👰 : 22 عکس
مدت رقص : 45 دقيقه

نظرات بعد از جشن :
چه عروسی باشکوه و چه زوج زیبایی 🥰



جشن ازدواج ایرانیا

دعوت شدگان : 400 نفر
حاضران : 950 نفر
کودکان : 130 کودک در حال دویدن و بازی کردن
کادوها : 30 بسته لیوان و پتو 📦

اشیاء مفقود شده : شارژر - کیف پول مشکی زرق و برقی- یک صندل پای راست👡

آسیب دیده ها : چندین پیچ خوردگی مچ پا🦶در اثر رقصیدن

تعداد عکسهای گرفته شده از عروس 👰 : ۲۳ میلیون عکس

مدت رقص : 6 ساعت با کل کشیدن و جیغ و فریاد

نظرات بعد از جشن :
عروس نسبت به دوماد بزرگ نشون میداد ...
دوماد از عروس خوشگلتر بود ...
عروس از داماد سَرتر بود ...
دماغ عروس چه بزرگه ...
لباس عروس قدیمی بود ...
شامشون خوب نبود ...
دیدی سرویس عروسو؟ فکر کنم بدل بود 🤦‍♀
کیکشون خیلی خشک بود🎂

و همچنان نظرات و انتقادات تا دو ماه از تاریخ جشن ادامه خواهد داشت ...😅
و در آخر خوشبخت بشن الهی🤗😂

مآه
مآه
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد....؟

عمه خانم
عمه خانم
@donyaa
@sara-a
امتحاناتمون امروز تموم شد:D
بگم دلتون آب یا زوده{-140-}

مآه
مآه
🌱
+ خیلی طول کشید تا توانستم از تنهایی ام لذت ببرم، کار خاصی هم‌ نمیکنم، مثلا چای میخورم یا فیلم میبینم یا به گلدان هایم آب‌ میدهم، قبلا برای لذت بردن از همه ی این ها باید کسی کنارم میبود، کسی مرا میدید. (میخندد)
- چگونه این اتفاق افتاد؟!
+ پس از زخم های پی در پی.

donya
donya 👩‍👧‍👦
منتظرم دخملی بیدار شه برم دیدن مامان بزرگم:فکر

فقط خدا
فقط خدا
وقتی کمی دراز میکشم


و بعد میرم از دهانم خون میاد از گلوم البته


قبلنا خلط بود ولی چن روزه دیگه خون میاد


بنظرم رفتنی شدم


آماده بشم

فقط خدا
فقط خدا
سلامم:کافه
بریم ادامه چالش دست خط
فقط حق دو رای دارین:دی



محسن
محسن
الهی
دردهایی هست كه نمی توان گفت
و گفتنی هایی هست كه هيچ قلبی محرم آن نيست
الهی
اشک هایی هست كه با هيچ دوستی نمی توان ريخت
و زخم هایی هست كه هيچ مرحمی آنرا التيام نمی بخشد
و تنهایی هایی هست كه هيچ جمعی آنرا پر نمی كند
الهی
پرسش هایی هست كه جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نيست
دردهایی هست كه جز تو کسی آنرا نمی گشايد
قصد هایی هست كه جز به توفيق تو ميسر نمی شود
الهی
تلاش هایی هست كه جز به مدد تو ثمر نمی بخشد
تغييراتی هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست
و دعاهایی هست كه جز به آمين تو اجابت نمی شود
الهی
قدم های گمشده ای دارم كه تنها هدايتگرش تویی
و به آزمون هایی دچارم كه اگر دستم نگيری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد.

اما من میدانم که تو هرگز این بنده ات راتنها نخواهی گذاشت
پس ای خدادستم رابگیر..

محسن
محسن
بودا چه زیبا میگوید :

از دوست بے صداقت و بدجنس

باید بیش از جانورے وحشے

در هراس بود !!

چرا ڪه یک حیوان وحشے

بدنت را زخمے مے ڪند ؛

اما یک دوست بد‌ طینت ذهنت را ...!

محسن
محسن
گل که باشی باغبانها دست چینت میکنند
سنگ باشی میتراشند و نگینت میکنند

هرگز از این پیله تنهایی ات غمگین نباش
روزگاری میرسد فرش زمینت میکنند

چوب خشکی در بیابان باش اما مرد باش
چوب نامردی اگر در آستینت میکنند

ای درخت پیر
بر این شاخه ها دل خوش نکن
چون که با دست تبر
مطبخ نشینت میکنند

نیشخند دوستان
از زخم دشمن بدتر است
آشنایان بیشتر اندوهگینت میکنند

یاس
یاس
شهید شهرکی پلیس اگهی سراوان شهید شدن و ساعتی پیش همسرش هم به او پیوست
جدا از مساله
این پرواز قشنگ بود یار با یار :فکر
شهادتان مبارک :هعی

Maryam
Maryam
ڪَاهی وقت ها یاد یڪ نفر
در دلت مثل زخمی میشود
ڪه مدام رویش نمڪ می‌ریزند…
با هر بارانی
با هر بوی عطری
هر خاطره‌ای
هر حرفی، هر لبخندی
و هر ڪوچڪترین چیزی شبیه او…
ومیدانی بدترش ڪجاست؟
آنجا ڪه آن یڪ نفر
حتی ذره‌ای به تو فڪر
نمی‌ڪند
اما تو یادش را با خودت همه جا میبری…
اما تو، زخم‌ات خوب شدنی نیست!
راستی…
ما چرا، مثل آدم‌های رفته‌ی‌مان
فراموشی نمیڪَیریم ؟!


💟

صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو