یافتن پست: #حسینیه_ساینا

خانوم اِچ
خانوم اِچ
امشبی را شه دین در حرمش
مهمان است ....:زهرا
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است ....:زهرا
مکن ای صبح طلوع :زهرا
ترو خدا مکن طلوع :زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ....{-149-}
:زهرا

خانوم اِچ
خانوم اِچ
رفتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد
شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد
تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال
حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال
الا نوحوا♥
:زهرا

خانوم اِچ
خانوم اِچ
ارمنیا میان در خونت بس که تو دردا رو دوا کردی
هر چی گره به کارمون افتاد با دستای بریده وا کردی
فقط تویی که پرچمت قده پرچم شاه کربلا بالاست
ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه بنفسی انت یا عباس
می نابم اباالفضله
علمدار اربابم اباالفضله♥
:زهرا

خانوم اِچ
خانوم اِچ
چه نعمتی بالا تر از این که گدای خونه علمدارم
من از تو چیزی نمی خوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم
برای این گدا فقط این که با تو بمونه بهترین اجره
هر شب من با تو شب قدره ذکر تو حتی مطلع الفجره
شب قدرم اباالفضله
چراغ نور قبرم اباالفضله♥
:زهرا

خانوم اِچ
خانوم اِچ
یه قلب مبتلا تو این سینه ست مریضم و دوام اباالفضله
سینه ما سینه زنا وقف موقوفه آقام اباالفضله
اون که چشیده طعم این عشق و غیر تو هیچ کس و نمیشناسه
حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه
سرم مال اباالفضله
دل تنگم دنبال اباالفضله♥


خانوم اِچ
خانوم اِچ
میدونید ارباً اربا یعنی چی ؟!
یه تسبیح رو پاره کنید دونه هاشو بپاشید به این میگن ارباً اربا
علی اکبرم اینجوری کردن :زهرا
امان از دل زینب:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
اومد بالای سر علی اکبرش، چه اومدنی؟ اول رسید بالا سر علی لشکر کنار رفتند. وقتی حسین اومد حسینم می تونستند محاصره کنند بکشند اما این کار رو نکردند فقط برای اینکه دل امام حسین رو بسوزونند. یه روایت برات بگم: بعد از شهادت علی اکبر در ناسخ التواریخ اومده: بعد از شهادت علی اکبر طفلی از سراپرده بیرون اومد، یه بچه ای فهمید علی اکبر به شهادت رسیده، دوید طرف میدان، یه جوری داشت طرف علی اکبر می اومد، همه ی بدنش می لرزید، دو تا گوشواره داشت،داشت می اومد طرف علی اکبر، هانی بن قیس بهش حمله کرد، تو راه با شمشیر زدش، بچه رو از پا درآورد، یعنی بعضی ها برا تفریح اومدند کربلا. گفتند: بچه رو چکار داری؟ با خنده رفت،بچه رو زد، بچه روی زمین افتاد،حالا حسین بالا سر علی اکبر، بایدم بخندند،بایدم هلهله کنند.:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
آی جَوونا،یا روضه ی علی اکبر نمیگیره،یه حجابی رو دلهاتون می افته، یا اگه حجاب کنار بره، واویلا میشه،عموش بود،باباش بود،پشت لبش هنوز سبز نشده بود،تو منزلش روی بام خانه اش آتشی روشن می کردند، از چوب مخصوصی که سنگین بود و دیر هم تمام می شد، برای چی؟ برای اینکه هرکسی هر گرسنه ای ، هر بیچارهای، از مدینه وارد می شد، نگاه می کرد نور کجاست، می رفت در ِ خانه ی علی اکبر، در باز بود،سر سفره می نشست، غلام ها بیست و چهار ساعته، سر سفره مشغول پذیرایی بودند، گرسنه کسی از مدینه خارج نمی شد. آقا ماهم گرسنه ایم. به ما معرفت بده آقاجان، یا علی اکبر. جوونها بیایید امشب عهد ببندیم علی اکبری زندگی کنیم. چشم به هم بگذاریم عمر می گذره. قدر بدونید جوانی رو، ان شا الله یه چنین جمعی رو کربلا، پایین پا، ولی روضه ی علی اکبر نمیشه خوند.آی جوونها می خواستید از در خونه بیایید بیرون باباتون چی گفت وقتی می خواستید بیایید بیرون؟ خودت رو ببوش سرما نخوری؟ مراقب خودت باش، کی میای؟نگرانه..حسین داشت می دید پسرش طرف دشمن رفت، همه شمشیرهارو بالا گرفتند، می چرخونند:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ

بخواب ای غنچه پرپر{-124-}

بخواب ای کودک مادر{-124-}

بخواب ای شیر خوار اصغر{-124-}

لالائی اصغرم ، لای لای{-124-}

عزیزم از چه بی تابی{-124-}

چرا مادر نمی خوابی{-124-}

گمانم تشنه ی آبی{-124-}

لالائی اصغرم ، لای لای{-124-}

چنین مادر مکن زاری{-124-}

چه شور است این به سر داری{-124-}

مگر میل سفر داری{-124-}

لالائی اصغرم ، لای لای{-124-}

مزن آتش به جان من{-124-}

مبر صبر و توان من{-124-}

ببین اشک روان من{-124-}

لالائی اصغرم ، لای لای{-124-}

علی ای راحت جانم{-124-}

علی ای روح ریحانم{-124-}

علی جانم، علی جانم{-124-}

لالائی اصغرم ، لای لای{-124-}

گل خوش منظرم لای لای{-124-}

علی اصغرم لای لای{-124-}



خانوم اِچ
خانوم اِچ
رباب را چقدر با همان کمان از عمد
میان کوفه و کرب و بلا زدی نامرد:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
بگو که این سر کوچک چقدر می ارزد
که پشت خیمه روی نیزه ها زدی نامرد:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
حسین دور خودش بین دشت می چرخید
چگونه خنده بر این ماجرا زدی نامرد:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
پدر خمید و پسر رفت و مادرش افتاد
سه شعبه را تو مگر چند جا زدی نامرد ؟:زهرا


خانوم اِچ
خانوم اِچ
همین که تیر رها شد علی به خود پیچید
صدای تیر در آمد چرا زدی نامرد ؟:زهرا


صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو