یافتن پست: #گیلان

마흐디에
마흐디에
ببینید کی اینجاس
رتبه یک کنکور 😎

마흐디에
마흐디에
کارت ورود به جلسم اومد
هنر و معماری دانشگاه گیلان🚶🏼‍♀️
همیشه فنی میوفتادم چرا این سری عوض شد🚶🏼‍♀️

마흐디에
마흐디에
کارت ورود به جلسم اومد
هنر و معماری دانشگاه گیلان🚶🏼‍♀️
همیشه فنی میوفتادم چرا این سری عوض شد🚶🏼‍♀️

خانوم میم
خانوم میم
تبریزم زده که
فقط از گیلان چیزی نزدن فک کنم🚶🚶

خانوم میم
خانوم میم
چشم من جنگل مشكی است در آغوش خزر
آشنایند به این منظره گیلانی ها
:فکر

مهاجر
مهاجر
چند روزی می شود ، مثل خزر توفانی ام
من فدای چشمهاتم ، دلبر گیلانی ام

سبز جنگل های گیلان ، سبز چشمان شماست
حافظ چشم توام ، مامور جنگلبانی ام

صد قصیده شرح چشمانت کنم بی فایده است
شاعر قرن ششم هستم ، خود خاقانی ام

ارمغانت شاخه ای زیتون منجیل است و من
امپراطور کبیر دوره ی ، یونانی ام

بی تو خورشیدی ندارد ، آسمان لحظه هام
من هوای رشت هستم ، دایما بارانی ام

نوجوانم کرده چشمت ، این خود نوستالوژی است
سخت بیتاب تب عشقی ، دبیرستانی ام

بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
من تپش های تنی ، با روح سرگردانی ام

کور خواهم کرد چشمی ، را که دنبالت کند
با غرور و غیرتی ، در خون کردستانی ام

جشن می گیرم اگر، در خانه ام مهمان شوی
با خودت خورشید من شو ، در شب مهمانی ام

خانوم میم
خانوم میم
ما گیلانیا یه نون داریم به اسم نان چوراک،
بربری پیشش لنگ می ندازه



#😏😎

마흐디에
마흐디에
همش فک میکنم اگه فرهنگیان نشد چه رشته ای برم
هیچی به ذهنم نمیاد🚶🏼‍♀️
ینی میادا ولی دانشگاه گیلانو دوس ندارم🚶🏼‍♀️

Melkfoori
Melkfoori
ما وب سایت ملک فوری هستیم برای خرید و فروش ملک در گیلان اگه نیاز به کمک داشتید حتما با ما در میون بذارید برای اطلاعات بیشتر هم میتونید به وب سایتمون با ادرس melkfoori.com مراجعه کنی

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
دخملا کدومتون اینستاتون کار مکنه عسک موهامو بدم برفسین ب کراتین کار:اشک:)):-s

Niaz
Niaz
گفته بودم اگه برگردی میبینی
روی این پنجره ها اسم تو بود ....

خانوم میم
خانوم میم
غروب شلمچه بود
بدو بدو های دوییدن برای پیدا کردن بچه ها خستم کرده بود.
اون سال اولین سالی بود که هیچ کدوم از پسرا همراهمون نیومده بودن و ما چهار تا دختر مسئولیت اتوبوسای راهیان نورمون داشتیم.
شب قبلش یکی از بچه هامون تو خوابگاه حبیب الهی تشنج کرده بود و دو تا دیگه از بچه ها برده بودنش بیمارستان و عملا مسئولیت کاروان مونده بود رو دوش من.
یادمه غروب شلمچه بود
چند تا از بچه ها گم شدن ،و ما حتی بدون اینکه پرچمی نشونی چیزی داشته باشیم باید در به در دنبالشون می گشتیم ، تلفنا نمی گرفت ،ومن چند بار مسیر اتوبوسا رو دوییده بودم فریاد می زدم بچه های گیلان .... بچه های گیلان....
یه جا خسته شدم ،استرس اینکه اگه بلایی سرشون اومده باشه ، اگه پیدا نشن چه جوابی باید به کیا بدم کلافم کرده بود... همونجا نشستم و گریه کردم و گفتم شهید خرازی من پیداشون نمی کنم خودت پیداشون کن و بیار
یادمه
غروب شلمچه بود ، تو اتوبوس همین صوت سلحشور پخش می شد ، سرم رو شیشه بود ، خسته بودم و به ادعاهایی که داشتم فکر می کردم و از اون همه ضعیف بودنم گریم گرفته بود...
چه زمانی ، چه چالشای کوچیکی ، که بزرگت می کنن...


بهار نارنج
بهار نارنج
دلبریات رو کمترش کن قشنگِ من :عاشق

خانوم میم
خانوم میم
اگه گفتین این چیه

خانوم اِچ
خانوم اِچ
مجردا بیاید یه سوال دارم

صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو