خانوم میم
هی گریه می کنم
ولی باز اشک چشمم تموم نمی شه
fatme
درد را باران نمی شوید ولی
زیر باران، زیر باران گریه کن
√ محسن قـوامــی
ماهیها گریه شان دیده نمیشود
گرگها خوابیدنشان
عقابها سقوطشان
و
انسانها درونشان ...
خانوم میم
یعنی پدر من امروز از هیچ عنصری برای رژه رفتن روی تک تک سلول های اعصاب من دریغ نکرد
یعنی الان پاشم خودمو جرواجر کنم حق دارم
مهاجر
خیلی دارم کلافه میشم حوصله م سر میره🫠
خانوم میم
وااااای دارم میمیرممممممممم
maryam
آن شب گریه نکرد اما؛ فردا وقتی لباسش به دستگیره در گیر کرد گریه کرد، وقتی به اتوبوس نرسید گریه کرد، وقتی پایش خورد به مبل گریه کرد، وقتی غذای مورد علاقه اش را درست نکردند گریه کرد.
هیچ
خیره ان شاء الله
میگذره
یکساله که دارم سعی می کنم بگذره و کمرنگ نمی شه...
ان شاءالله تموم شه فقط
توکل کنید
درست میشه ان شاء الله
:/