یافتن پست: #چشمانم

خانوم میم
خانوم میم
من همانم که اگر مستم تویی در ساغر
من از آنی که تودر من ساختی ویران ترم...


فقط خدا
فقط خدا
ما انسان ها گاهی دیر همدیگر را میدانیم!

وقتی یک نفر را از دست میدهیم
تازه یادش میکنیم!خوبی هایش از جلوی چشمانمان میگذرد...

مینشینیم خاطراتی که با او رقم خورده را مرور میکنیم؛ غصه میخوریم بغض میکنیم و با خود میگوییم کاش بودی، کاش به همین راحتی از دست نمیدادمت...

خلاصه کنم رفیق!

اگر خواستی به کسی بی مهری کنی
یک لحظه با خودت به نبودن اش فکر کن
به نبودن اش برای همیشه...



خانوم میم
خانوم میم
نمی توانم بین الطلوعین بیدار بمانم
چشمانم در حال رفتن است
:خواب

♡✓
♡✓


جا خوش کرده در گوشہ چشمانم
منحنی اشتیاق
طعم دریا می دهد گونہ ے مرطوبم 
پر تپش در هیاهیوی سڪوت  می پیچم
مزه مزه می ڪند بطن خیالم  تو را
دوری خیلی دور .......
آنجاا ڪه طعم باد
عطرت را سر می ڪشد
چہ دلتنگ ......
اینجا من !!
با خیالت مست می ڪند دلم.

#‌پریسا_سیـروس

♡✓
♡✓
من تارهای سفید
میان موهایم را دوست دارم...
صد سال هم که بگذرد،
چین و چروک های دور چشمانم
و افتادگی پلک‌هایم را
دوست خواهم داشت...
چون قلبم همیشه جوان است...
همیشه امیدوار است
و همیشه خودش را، 
زندگی را و شادی را
دیوانه‌وار و جانانه،
دوست خواهد داشت...!!!




مآه
مآه
نوشت؛ داری خیلی بیشتر از سهمت زحمت می‌کشی، و من به همین جمله‌ی به ظاهر ساده، دلگرم شدم و چشمانم بی‌اختیار خیس شد. انگار تمام این مدت نیاز داشتم همین را بشنوم. همین را...
گاهی اوقات حس می‌کنی از هیچ‌کس، هیچ‌ کاری ساخته نیست و حتی ادراکِ رنج عظیم و نامتعارفی که می‌کشی هم تو را آرام می‌کند.

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
چای مینوشیدم
یکباره دلتنگش شدم
بغض کردم و اشک در چشمانم حلقه زد
همه با تعجب نگاهم کردند !
لبخند تلخی زدم و گفتم : چقدر داغ بود ! …

Shahan
Shahan
شباهنگام ک یادت میگذرد از خیالم
موج چشمانم را در هم می ریزد
خواب و خیالم را

مآه
مآه


یاس
یاس
♦️نورنیوز خبرداد: اعلام جزییات پروژه پیچیده و شگفتی‌ساز وزارت دفاع طی ساعات آینده

من که تی وی ندارم ببینم قصیه چیه
شاهین معاند رصد کن@shahin
خبر رو تکمیل کن :دی

مآه
مآه
مغزم، مغزم درد می‌کند از حرف زدن! چقدر
حرف زده‌ام، چقدر در ذهنم حرف زده‌ام!
خروارخروار حرف با لحن و حالت‌های
متفاوت، مغایر، متضاد گفته‌ام و شنیده‌ام.
خاموش شده و باز برافروخته‌ام؛ پرخاش
کرده و باز خوددار شده‌ام؛ خشم گرفته‌ام
لحظاتی بعد احساس کرده‌ام چشمانم داغ
شده‌اند و دارند گر می‌گیرند؛ مثل وقتی ك
انسان بخواهد اشک بریزد و نتواند 💙🗝

فقط خدا
فقط خدا
اول

Shahan
Shahan
سقف و آشیانه دلم آتش گرفته
ستون هایم فرو ریخته
و دستانم لرزان شده
آهی سرد میکشم
و بی رمق؛
نمیدانم چرا..؟!
ولی مغزم دیگر سیگنال نمیدهد
چشمانم خروشان کرده
جگرم را مث پیرهنم پاره کرده
باران غم میبارد
بر دلم
عرقم هم سرد است و چسبناک
وحی آمده
حالم خوب نیست
دیگر دوست ندارم جمعه را ببینم
چرا شب با من نامهربانی میکند...؟!
صبح را پیشنوازی میکند
آخ از آه سرد بی پایان ....😭

فقط خدا
فقط خدا
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را


...

حضرت@دوست
حضرت@دوست

زلال از اوج زيبايي سفر كن سمت چشمانم
تمام كوچه را باراني اشك و كبوتر كن

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو