یافتن پست: #همین

خانوم اِچ
خانوم اِچ
سه چهار سال پیش خیلی فرق داشتم مینشستم بچه های ساینا رو آشتی میدادم قسم میدادم که ترو خدا نرید :/
قهر میکردن میرفتن واقعا گریه میکردم😐
ولی الان هیچی برام مهم نیس واقعا
شاید بخاطر دل هاییه که همونا ازم شکستن
بزرگ شدن درد داره(:
برای ترمیم روحم دعا کنید
حس میکنم یه موجود غیر قابل کنترل داره توم رشد میکنه
دعا کنید احساساتم برگرده
من نمیخوام انقد سنگ باشم😭

خانوم اِچ
خانوم اِچ
یبارم زن عموم دراومد گفت دیگه وقت ازدواجت داره میگذره
عموم بهش گفت تو خودتم همچین زود ازدواج نکردی کییییف کردممم😹😹😹😹

فقط خدا
فقط خدا
ب وقت ۱۸:۱۸


فعلا خدافظ...

تو شبهای پیش رو مارم تو دعاهاتون یاد کنید لطفا:گل

.....
.....
سلام هادی میشعه این پروفایل منو حذف کنی

Yenafar
Yenafar
آدمها فکر می‌کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند،جور دیگری زندگی می‌کنند.
شاد و خوشبخت و کم اشتباه …

فکر می‌کنند همه چیز را از نو خوب خواهند ساخت، محکم و بی‌نقص!
اما، حقیقت ندارد…!

اگر ما جسارتِ طور دیگری زندگی کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان
به بعد را می‌ساختیم👩🏻‍🌾

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
حاجت روایی همه ،ان شای الله :دعا

قرآن و دعا
قرآن و دعا


این نماز منسوب به حضرت امام رضاعلیه السلام است
هر گاه خواستی ازدواج کنی از خداوند طلب خیر کن و در پی آن برو سپس دورکعت نماز بخوان و دست هایت را )برای دعا( بالا ببر و بگو:

أَللَّهُمَّ إِنّی اُریدُ التَّزْویجَ

خداوندا؛ می خواهم ازدواج کنم

فَسَهِّلْ لی مِنَ زوجة أَحْسَنَهُنَّ خَلْقاً وَخُلْقاً

پس فراهم کن برای من همسری؛ نیکوترین آن ها را از جهت نقش و نگار و خُلق و خوی

وَأَعَفَّهُنَّ فَرْجاً

و پاکدامن ترین آن ها

وَأَحْفَظَهُنَّ نَفْساً فِیَّ وَفی مالی

و حفظ کننده ترین آن ها خود را در مورد من و مال من

وَأَکْمَلَهُنَّ جَمالاً وَأَکْثَرَهُنَّ أَوْلاداً.

و کاملترین آن ها از جهت زیبائی و جمال و فراوانترین آن ها از جهت آوردن فرزند

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

لقمان حکیم گفت:
من سیصد سال با داروهای مختلف،
مردم را مداوا کردم؛
و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛
که هیچ دارویی بهتر از “محبت” نیست !

کسی از او پرسید:
و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟
لقمان حکیم لبخندی زد و گفت:
“مقدار دارو را افزایش بده !!”

سعی کنیم یه اتفاق خوب توی زندگی دیگران باشیم مثل یه چتر توی روزای بارونی
مهربون باشیم
صمیمی
بدون شک هزاران مهربونی به ما برمیگرده ...

مهاجر
مهاجر
اونایی که امروز زندگی پس از زندگی رو دیدن
یه توضیح مختصری بهم بدن بیینم چی بوده برم بیینم یانه
مرسی

خانوم میم
خانوم میم
واقعا بعضی از خواستگارا عین این خواستگار نرگس سیریشنا

خانوم میم
خانوم میم
این بنده خدا مدافع حرم حس می کنم همه چیو نمی گه

خانوم میم
خانوم میم
من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم
که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو



«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ»

مهاجر
مهاجر
اگه از اشعار ناب من حمایت نمیکنید پس اکانتمو ببندید تکلیف خودمو بدونم من زحمت میکشم اینارومیذارم اینجا شما دوستید رفیقید معلوم نیست چی هستید اصن {-128-}

مهاجر
مهاجر
تماشایش رقم می زد خروج از دامن دین را
بنا کرده است در چشمش فلک قصر شیاطین را

اگر دور تو می گردد نظر بر ظاهرت دارد
که پیچک خشک می خواهد تن گل های غمگین را

به عشق اولت شک کن ،که در این شهر و این دودش
درختان شوم می دانند باران نخستین را

مگو این شاخه ی تنها که تنها یک ثمر دارد
چطور از خود جدا سازد اناری سرخ و شیرین را

به این سو هم نگاهی کن،نگاهی درخورم؛یعنی
تفنگ ِ میرزا مشکن غرور ِ ناصرالدین را

چرا جامِ بلورینی بلغزد بر لبِ سینی؟!
چرا باید بترسانی خمارِ دور پیشین را؟!

تو مثل قوم صهیونی که با آن چشم زیتونی
به اشغالت درآوردی دلِ من،این فلسطین را

کمی آن سوی دیدارت چنان شعری نصیبم شد
که درحد کسی چون خود ندیدم آن مضامین را

تو ای شاعر تر از «سیمین!» به «رستاخیز» اگر آیی
بپوشد سایه ی شعرت فروغ هر چه پروین را

غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را

سر از سنگینی فکر وصالت درد می گیرد
به بستر می برم اما همین سردرد سنگین را

به خوابم آمدی حالا ، نفس بالا نمی آید
بگویم یا نگویم «یا غیاث المستغیثین » را
🙂

ماریا
ماریا
بزنم دهن خواهرشوهری که نشد یکبار بری دیدوبازدیدشون و دهنشو به گلایه از این و اون عروس وانکنه، جر بدم!؟؟؟؟؟؟؟
خدا چرا من بلد نیستم جوابشو بدم لالش کنم!؟؟؟؟؟؟
خاک برسر شوهر ذلیل من کنن که جواب این دهن بی صاحاب رو نمیدم

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو