یافتن پست: #قیصر

هادی
هادی
خيلی ببار ابر! كه دائم
از تربتم درخـت برويد
اين آرزوی اول من بود
از آرزو به بعد چه بودم؟!
كبريتِ نيم‌سوخـته‌ای كه
در حسرتِ درخت شدن بود

♡✓
♡✓
تلخ ترین آرامشِ دنیا سکوتی‌ست
که می‌تواند
حرف باشد
لبخند باشد
شعر باشد
فریاد باشد
عشق باشد ..
امّا با ، سکوت شده است ...



یاس
یاس
متنى قابل تامل در باب ديدن نعمت ها{-137-}

«قارون» هرگز نمی دانست که روزی ،
کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند...

و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است...

و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند ، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید .

و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند ؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...

و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند ، هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد !

بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم ! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...!

كمى متفاوت بنگريم...

فقط خدا
فقط خدا
۵۷

:گل




خانوم میم
خانوم میم
جمعه با قیصر امین پور

خانوم اِچ
خانوم اِچ
سالگرد قیصر امین پور🌸🙏

خانوم میم
خانوم میم
و قاف
حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من
آغاز می شود !

قیصر امین پور

پ ن:
۸ آبان ، سالروز درگذشت قیصر ادبیات ایران⁦❤️⁩🌱
روح بزرگش قرین رحمت الهی 🌱⁦❤️⁩

Ahmad
Ahmad
بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما

زیرا نمی‌دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما

از حمله‌های جند او وز زخم‌های تند او

سالم نماند یک رگت بر چنگ ما بر چنگ ما

اول شرابی درکشی سرمست گردی از خوشی

بیخود شوی آنگه کنی آهنگ ما آهنگ ما

زین باده می‌خواهی برو اول تنک چون شیشه شو

چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما

هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد

از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما

بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما

ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

با مقنعه کی تان شدن در جنگ ما در جنگ ما

گر تیغ خواهی تو ز خور از بدر برسازی سپر

گر قیصری اندرگذر از زنگ ما از زنگ ما

اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما

تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما

پلاک313
پلاک313
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟
می‌کشم ناز یکی تا به همه ناز کنم …!

“قیصر امین‌ پور”

فقط خدا
فقط خدا
آغاااا ی سوال دارم


تصورتون از شخصیتم چیه؟؟؟

بی تعارف بگینا لطفا-گل-

wolf
wolf
آنکه آدم هست و
عاشق نیست
کیست؟
زندگی بی عشق
اگر باشد...
همان جان کندن است
دم به دم جان کندن، ای دل
کار دشواری‌ست...
نیست؟



فقط خدا
فقط خدا
ناگهان دیدم سرم آتش گرفت

سوختم خاکسترم آتش گرفت

چشم وا کردم سکوتم آب شد

چشم بستم بسترم آتش گرفت

در زدم کس این قفس را وا نکرد

پر زدم بال و پرم آتش گرفت

از سرم خواب زمستانی پرید

آب در چشم ترم آتش گرفت

حرفی از نام تو آمد بر زبان

دست هایم دفترم آتش گرفت


"قیصر امین پور"

فقط خدا
فقط خدا
اول

حضرت@دوست
حضرت@دوست
قیصر امین پور در باره عشق میگه

آخرش روزی بهار خنده ‌هامان می رسد. پس بیا
با عشق
فصل بغضمان را
رد کنیم.

محسن
محسن
پیش بیا! پیش بیا! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر

دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من، از خودِ من خویشتر

دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر

هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگِ من، گر بزنی نیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر

👤قیصر امین پور

صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو