یافتن پست: #علی_قاضی_نظام

Saye
Saye
يك روز تو را خواهم دزديد
پاي همه چيزش هم می ايستم
اصلاً گروگانت ميگيرم
يك داستانِ پليسیِ عاشقانه ..
تيترِ يكِ اخبار ميشويم ..
صداي دوست داشتنم را به گوش دنيا خواهم رساند
از آنها "تو"را ميخواهم
در قبالِ آزادي ات ..
آزادت ميكنم به شرطی كه مالِ خودم شوی
ديوانه شدم نه..؟
من حتي برای داشتنت،
به اين اراجيف هم فكر ميكنم ..



Saye
Saye
گفته بود اولینَ ش "من" هستم
باورش كردم
افتخار هم میكردم
اولینِ كسى بودن،آخ كه عجب لذتى دارد!
آهنگ گوش میكردیم،بغض میكرد
كافه میرفتیم،بغض میكرد
قدم میزدیم،بغض میكرد
حتى لحظه اى هم كه بوسیدمش،بغض كرد...
یك جاى كار میلنگید
"من شبیهِ اولین ها نبودم..."



fatme
fatme
‏"یَدالله فَوقَ أَیْدِیهِم"

‏یعنی بنده‌ی من ‏نگران فردایت نباش
‏از اَفعال آدم‌ها دلگیر نشو
‏کاری از آنها ‏برنمی‌آید
دستت را به من بده
‏تا من نخواهم
برگی از درخت نمی‌افتد...






wolf
wolf
واردِ فصلِ من شديم جانم
فصلى كه تا چشم باز كردم،
همه چيز نه سياه بود،
نه رنگى!
سپيدِ سپيد بود...
فصلِ تو گذشت
نشد در پاييزِ تو دل ببنديم
بيا و فصلِ مرا امتحان كن...
باش
تا با بودنمان
زمين و زمان را سپيد كنيم ...



wolf
wolf
ميمانم
ثابت ميكنم
كه ميشود گفت:
"برايت ميميرم"
و مُرد...


wolf
wolf
ترجيح
ميدهم
تمامِ آشوب هاے دلم را
كنارِ گوشَت نجوا كنم
بودنٺ را لازم دارم،
براے چند دقيقہ ابرازِ دلتنگى...




wolf
wolf
اگر بنا بود تمامِ آدمهای رویِ زمین
از ابتدای خلقت تا آخرین روزِ عمرشان،
کنارِ هم میماندند،
به روزمرگی
به یکنواختی دچار میشدند...
دنیا به آدمهای رفتنی،
به ناگهانی رفتن ها،
به نیمه کاره رها شدن ها،
نیاز دارد
نیاز دارد تا قدر بدانیم تمامِ دو نفره هایمان را
تا قدر بدانیم کنارِ هم بودن ها را
منفی اگر نباشد،مثبت بی معناست
رفتن اگر نباشد،ماندن ارزشی ندارد...



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
هر شب 
خيال ميكنم دارمَت...
كنارِ خودم...
برايت چاى ميريزم و
شروع ميكنم از روزمرگى‌هايم سخن گفتن
هر روز
چشم باز ميكنم
چاىِ يخ كرده‌ات را سر ميكشم
و با نداشتنت خيلى منطقى كنار مى‌آيم
اين زندگىِ منِ بعد از توست .:خسته




wolf
wolf
دلتنگى هاى آخرِ شبِ هر كس،
هیچ شعبه ى دیگرى ندارد!
یكى عكس میبیند...
یكى آهنگ گوش میدهد...
دیگرى پیغامها را مرور میكند...
یكى...
انتخاب با شماست!



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
نسلی شدیم که حرفهایمان را با عکسهای پروفایل میزنیم
خیلی عکسها را دوست نداریم ولی میگذاریم تا شاید دلش تنگمان شود
رگ غیرتش باد کند میگذاریم تاشاید...:خسته



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
هر بار كه استخاره كردم،
خوب نيامدى!
بهتر بگويم؛
اصلاً نيامدى...!
حالا تو را در تك تكِ دانه هاى تسبيح
جستجو ميكنم...
اين بار براى داشتنت،
پاى خدا را وسط كشيده ام!



ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
گاهى رابطه ات را زمين بگذار
و تا ميتوانى فاصله بگير
دست بزن زيرِ چانه ات و از دور تماشايش كن
تحليلش كن
ببين اصلاً ارزشش را دارد برگردى دوباره...؟
گاهى آنقَدر غرق ميشويم در رابطه هايمان
كه كور ميشويم
كر ميشويم...
فاصله هميشه هم بد نيست!



pαrмιѕѕ
pαrмιѕѕ
تلخ منم، همچون چاىِ سرد..
كه نگاهش كرده باشى
ساعات طولانى
و ننوشيده باشى.
تلخ منم!!
چاى يخ،
كه هيچكس ندارد هوسش را..

ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻏﺎﻓﻞ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ...
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺪﺕﻫﺎ ﻗﺒﻞ...
ﯾﮏ ﺑﻐﺾ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺭﺍ...
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦﻃﺮﻑ ﻭ ﺁﻥﻃﺮﻑ
ﻣﯽﺑﺮﺩﻩ است!!!



صفحات: 1 2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو