یافتن پست: #سیدعلی_صالحی

wolf
wolf
شاهد بوده‌ای:
لحظه‌ی تیغ نهادن بر گردن کبوتر را ... ؟
و آبی که پیش از آن
چه حریصانه و ابلهانه می‌نوشد پرنده ... ؟
تو آن لحظه‌ای ... !
تو آن تیغی ... !
تو آن آبی ... !
من آن پرنده بودم ... !!!!!



wolf
wolf
دارد صبح می‌شود
دیدارِ آسانِ کوچه
دیدارِ آسانِ آدمی
و درها ، پنجره‌ ها،
درخت ‌ها، دیوارها
هِی تکرارِ چشمِ به راهِ کسی
تا کِی …!؟




wolf
wolf
شايد
كه باد بيايد و...
خاكستر خاطراتمان را...
به خوابِ اين خانه باز آورد..‌


wolf
wolf
وقتی که تو نیستی،
دنیا چیزی کم دارد،
مثل ِکم داشتن ِیک وزیدن، یک واژه، یک ماه ...
من فکر می‌کنم در غیاب ِتو،
همه‌ی ِخانه‌های ِجهان خالیست،



wolf
wolf
کاش اینجا بودی
همین کنارِ خودم...
و من یادم می‌رفت
که خسته‌ام، خرابم، ویرانم…




༊
گاهی؛
دلم می خواهد
بگذارم بروم
بی هرچه آشنا...
گوشه ی دوری گمنام
حوالیِ جایی بی اسم.
گاهی واقعا خیال می کنم
روی دست خداوند مانده ام
خسته اش کرده ام



تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو