یافتن پست: #سرگردانی

مهاجر
مهاجر
خنده‌ی خشکی به لب دارم ولی بارانی‌ام
ظاهری آرام دارد باطن طوفانی‌ام

مثل شمشیر از هراسم دست‌وپا گم می‌کنند
خود ولی در دست‌های دیگران زندانی‌ام

بس که دنبال تو گشتم شهره عالم شدم
سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانی‌ام

می‌زند لبخند بر چشمان اشک‌آلود شمع
هرکه باشد باخبر از گریه‌ی پنهانی‌ام

هیچ دانایی فریب چشم‌هایت را نخورد
عاقبت کاری به دستم می‌دهد نادانی‌ام



مهاجر
مهاجر
چند روزی می شود ، مثل خزر توفانی ام
من فدای چشمهاتم ، دلبر گیلانی ام

سبز جنگل های گیلان ، سبز چشمان شماست
حافظ چشم توام ، مامور جنگلبانی ام

صد قصیده شرح چشمانت کنم بی فایده است
شاعر قرن ششم هستم ، خود خاقانی ام

ارمغانت شاخه ای زیتون منجیل است و من
امپراطور کبیر دوره ی ، یونانی ام

بی تو خورشیدی ندارد ، آسمان لحظه هام
من هوای رشت هستم ، دایما بارانی ام

نوجوانم کرده چشمت ، این خود نوستالوژی است
سخت بیتاب تب عشقی ، دبیرستانی ام

بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
من تپش های تنی ، با روح سرگردانی ام

کور خواهم کرد چشمی ، را که دنبالت کند
با غرور و غیرتی ، در خون کردستانی ام

جشن می گیرم اگر، در خانه ام مهمان شوی
با خودت خورشید من شو ، در شب مهمانی ام

فقط خدا
فقط خدا
اگر بیرون ببینیش

یحتمل سرت رو پایین میندازی ‌
و عبـــــور میکنے ⇦

↤اینجا چطور؟ (دنـــیای مجازی رو میگــم)
حواستـــــ هست !!!

‌‌امان ز لحظـــــه ی غفلتـــــ

که شاهدم هستے...



خانوم میم
خانوم میم
🌱⁦❤️⁩
از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟!

پ ن:
یک بیت میهمان شما باشیم🌱

حضرت@دوست
حضرت@دوست
#@؟؟

هوا که اینگونه میشود ..
من میمانم و سرگردانی در خیابان های سرد...
میخواهم همانند مردم شهر
محو سفیدی برف شوم
اما سیاهی چشمانت رهایم نمیکند ..!

فقط خدا
فقط خدا
از من، تنها یک قلب باقی مانده!
تمام حواس ۵ گانه ام از کار افتاده شدند...اعضای بدنم را یک به یک خاموش کردم
چشم هایم دیگر نمیبینند
لب هایم دیگر نمیخندن
دست هایم دیگر برای در آغوش کشیدن تو، با سرگردانی هر گوشه ای را نمیگردند
حتی دیگر پاهایم در پی خیابان های خالی از تو نیستند
تنها قلبم مانده... کاش برگردی و قلبم را از سینه بیرون بکشی و به دور ترین نقطه تاریخ پرتاب کنی
به تاریخی که هنوز تو را نشناخته بودم...



حضرت@دوست
حضرت@دوست
شاید به سرگردانی‌ام دنیا بخندد
موجی كه عاشق می‌شود ساحل ندارد


حضرت@دوست
حضرت@دوست
شاید به سرگردانی‌ام دنیا بخندد
موجی كه عاشق می‌شود ساحل ندارد


حضرت@دوست
حضرت@دوست
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود ؟


حضرت@دوست
حضرت@دوست

شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق می‌شود ساحل ندارد


★彡   نَرگِس خآنُمِ گُلِ گُلآب 彡★
★彡 نَرگِس خآنُمِ گُلِ گُلآب 彡★
شب در تخت خوابیدم
و صبح در یک بطری سرگردان بیدار شدم
چه دنیای تنهایی
چه دنیای سرگردانی
از تو خبری نیست
از تو خبری نخواهد آمد
و من سزاوار نبودم این بی‌خبری
این تنهایی
این سرگردانی را...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی است

در به در، در پی گم کردن مقصد رفتیم

مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم

دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم


صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو