fatme
گاهی دوست دارم با خداحرف بزنم
اما بلد نیستم
فقط تودلم حرف میزنم
ک حس میکنم کافی نیست
دلم میخواد بنویسم اما نمیدونم از چی شروع کنم برای حرف زدن باهاش
این شب های اخیر خیلی ناراحتم یه غم عمیق که هیشکی نمیتونه تو ظاهرم ببینش
قلبم فشردست و مغزم کلافه
روحم آزرده از روحمه و
جسمم رو به پوسیدگی بخاطر روحم
توی شرایط خیلی بدی ام توی این دنیا جسما حاضر و عالی ام
و روحم تو دنیای دیگه رو به نابودیه
و نمیدونم خدایی ک من میپرستمش دوسم داره و کمکم میکنه یا نه.؟
فقط اونه که میدونه من الان چجوری ام...
Saye
خوشا ای دل بال و پر زدنت؛
شعله ور شدنت، در شبانگاهی...
رها
ولی اگه شعر نبود من چجوری میتونستم زندگی کنم🫠
🚶🚶
مشکوکید ها
من نبودم