یافتن پست: #جانم

ali
ali
@avay-baran67

reyhane
reyhane
خدایا میدونی ک حسودم.. {-62-}

M
M

تورادیدمت بعد عمری سلام🥲
امدی جانم ب قربانت ولی حالا چرا 😢
بی وفا حالا ک من افتاده ام از پا چراا

♡✓
♡✓
بوستان را هیچ
دیگر در نمی‌باید به حسن
بلکه سروی چون تو می‌باید کنار جوی را

ای گل خوش بوی
اگر صد قرن بازآید بهار
مثل من دیگر نبینی بلبل خوشگوی را


سلام روزتون بخیر و شادی


마흐디에
마흐디에
یکی اینجاس تولدشو زده ۱۴۰۰/۱/۲۹
ینی الان سه سالشه؟{-76-}

بهار نارنج
بهار نارنج
{-137-}

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
بستم رسید با تچکر از علی و هادی:قلب
@hadi
@aliaga

هادی
هادی
فردا سالگرد فوت زهرا @Sahra هست. علی میگه براش ختم بذاریم نمیدونم نظر شما چیه؟

رها
رها


جلوه ای از محبت خداوند در وجود فندقم:اکلیلی
-حیاط رو شستم برداشته‌ این آبنباتا رو گذاشت تو مسیر مورچه ها که گشنه نمونن:اکلیلی

یاس
یاس
با تشکر از دوستان عزیزی که کمک کردن
دلتون شاد
کادو نیلو خریداری شد
دفتر نقاشی-دفتر مشق
جامدادی
کره زمین که پایه ش تراش
خرس
دفترچه الفبای فارسی
اموزش اعداد
خط کش
شابلون حیوانات و گل و گیاهجاقلمی فانتزی دماسنج دار
بقیه ش هم یادم‌نیست کادو باز کرد عکس میدم
صد تومن هم فروشنده شریک کردم :دی
سعی کردم چیزهای فانتزی بخرم که به تحصیلش هم کمک کن هم ریاضی هم هنر و علوم و فارسی

فقط خدا
فقط خدا
.
.
آقا جانم

در سیاهـــ🌪ـچاله ی دنیا
گیـــــــــر افتاده ایم
دریـــ🪟ـــچه های امید
یکی یکی بستــــــه شدند
تنــــــــها یکی باقـــی است
آنــهم امیــ✨ـــد برگشتن شماست
چون آمدنت وعده ی الهـــــی است
و الله لایخلف المیعاد


ﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج

عمه خانم
عمه خانم
تنم درد تنت را دارد ،نه میل تنت را
کاش بدانی تمام جانم درد میکند از ندیدنت (:


مهاجر
مهاجر
خط نستعلیق مبهوت کش و قوس تنت
قوطی عطاری است هر دکمه از پیراهنت

هفت شهر عشق را عطار میگردد چرا؟
وقتی از قونیه تا بلخ است چاک دامنت

آمدی جانم به قربانت کمی دیر آمدی
مولوی را منزوی کردی تو بعد رفتنت

دور کن از صحنه جرم آن لب قتاله را
تا خدا ناکرده قتل من نیفتد گردنت

در جواب دوستت دارم، خدا لعنت کند
هر که یادت داده این ممنون و مرسی گفتنت . . .



هادی
هادی
برای شادی روح پدر گرامی و ارامش دل خود سمانه خانم عزیز ختم قران میزاریم هرکی تونست لطفا یک یا چند جز بخونه
تمام قرآن کریم به صورت کامل قرائت شد.

رها
رها
خیلی سال پیش وقتی یه بنده ی خدایی فوت‌ شد خیییییلی حالم‌براش بد می‌شد،روزی چندین ساعت گریه میکردم و اونم هر شب بخوابم میومد و می‌فهمیدم حالش خیلی بده :/جوری براش ناراحت بودم ک تا‌مدت ها خودمو مجبور میکردم شبانه روزی ۳۰۰تا آیت الکرسی براش بخونم!!!!خب‌خییییلی زیاد بود ولی انجام می‌دادم ک حالش اون دنیا‌بهتر باشه ...گذشت تا شب احیا شد و خب اون موقع ها همیشه‌مسجد میرفتم ،شب قبلش طبق معمول‌ب خوابم اومد ولی این بار لبخند ب لب داشت !هم خوشحال شدم و هم برام عجیب بود ،وقتی برا احیا رفتم مسجد دیدم خیلی از همسایه هاشون ک پایه ثابت مسجد بودن‌اون شب نیومدن!کنجکاو شدم پرسیدم فلانی و فلانی و ..چرا امشب نیومدن !بعد یکی ک اطلاع داشت گف منزل فلانی (همون ک فوت کرد)امشب احیا رو بجا میارن و افطار و سحری هم همونجا خوردن !!!تازه‌فهمیدم خوشحالی دیشبش برای چی بود...
خلاصه که‌امشب رفتگان رو هم بی بهره نذارید چون مطمئنا چشم ب راهن🙏❤️

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو