یافتن پست: #جانان

فقط خدا
فقط خدا
سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد

به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد



مهاجر
مهاجر
خانم تسنیم مریض شد کله پا شد
هادی مریض شد کله پا شد
بقیه هم دارن بین مریض شدن و نشدن مبارزه میکنند
و منشا انتشار این بیماری توی این سایت کسی نیست جز خانوم میم
کل سایتو آلوده کرده

♡✓
♡✓
من تارهای سفید
میان موهایم را دوست دارم...
صد سال هم که بگذرد،
چین و چروک های دور چشمانم
و افتادگی پلک‌هایم را
دوست خواهم داشت...
چون قلبم همیشه جوان است...
همیشه امیدوار است
و همیشه خودش را، 
زندگی را و شادی را
دیوانه‌وار و جانانه،
دوست خواهد داشت...!!!




خانوم میم
خانوم میم
داشتم توی یادداشت هام می گشتم
متنایی که سالای قبل نوشته بودم و دیدم {-57-}
خواستم بذارم شمام ببینید {-57-}
.....................{-35-}

دنیای ما به راستی سراسر حواشی است....
شعر هوشنگ ابتهاج را که می خوانی بحث ان است که این اه که از جان می اید از دریچه بر خاسته یا در به فغان آمده است...
انگار نه انگار مدت هاست کسی ما را به انتظار چشم به راه نهاده و جان از این نیامدن ها ناله سر داده است...
این وسط دعوا سر ان است که اول چه چیزی به فریاد امده...
چه اهمیت دارد؟!
صدای این فراق را که می شنود؟!
به گوش که می رسد؟!
هیچ
اینجا کسی نفس های دلتنگی ات را نمی شنود
اینجا کسی ناقوس فراقت را حس نمی کند
اینجا کسی گوش استماع ندارد
لمن تقول؟!
بگذارید که غمی در اعماق قلبمان بگزد....
آه بر می خیزد چه از چشم های منتظر در
چه از دریچه ی حسرت قلب
آه بر می خیزد.

فقط خدا
فقط خدا
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم

جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها

فقط خدا
فقط خدا

امانتی است که باید
به رساند...
اگر خود ندهی...
می ستانند...!

فاصله هلاکت و ...
همین خیانت در امانت است....!





رها
رها
گر شش جهتت بسته شود باک مدار.... /

کز قعر نهادت سوی جانان راهست... 🌱
❤️

فقط خدا
فقط خدا
که جانان
طالِبِ جانَست
و جان
جویای جانانَست.


یاس
یاس
کارمندای زیر خط فقر
روزتون مبارک و اینا :هعی
پدرام
نگین
سید
و بقیه فقرا جمیعا:دی

فقط خدا
فقط خدا
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبک باران ساحل‌ ها

همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

پلاک313
پلاک313
شهید محمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: " ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته... "

مآه
مآه


صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو