عشقهـایی کـه در آن بــوی خیـانت میدهد
تـا ابد محکـوم ِ تنهایی ، بـه هر دم میکشم
هرکجا قلبی شکست ما بی تفاوت رد شدیم
سینـه هـا را مـن بدون درد و مـاتم میکشم
من در این دنیا تمام مردمش را بی درنگ
بـا لبی خندان، خُـرامان سبز وخرم میکشم
میشود نقــاش دنیـا در غــزل سنگ صبور
ایـن جهان را مـن بـدون غصه وغـم میکشم