یافتن پست: #اثبات

یاس
یاس
خواستم نگم
ولی به قول دوستم
وطیفه اخلاقی بگم
اولش @hadi
بیشترین شناخت به من و پدرم داره و میدونه بابام چطور ادمی بوده
سرمایه دار ال بل نبود ولی قد حاج فلانی کله گند شهر معروف بود به مستجاب الدعوه بودن کسی مریضی داشت پدر میبرد براش قربانی دبح کنه
اواخر که نمیتونست و ترس حرام شدن بود نمیرفتن
باز چاقو میاوردن در خونه و از بابام میخواستن دعا بکنه
و حرف هایی که در مورد من اینده ام بهم می گفت رویاهای صادقه شون
و اما
دیروز که رفتم رای
من همیشه رای مجلس و شورا سفید مینداختم
دیروز یادم افتاد بابام همیشه اول صبح اول رای میداد
بعد برمیگشت سر راه نون میگرفت
می اومد ما رو هم بیدار میکرد صبحونه بخوریم بریم رای
به نیابت پدرم
و سلامتی مامانم قدم هام و رای رو نذر کردم
و الان یادم افتاد چرا دیشب بابا مهمون من بود
این رای دادن کار کوچیکی نبود
و به دست بابام رسید
ان شاالله :گگگ
برام برا چندمین بار اثبات شد ؛
جدای از تمام کاستی ها و مشکلات و فسادها
این انقلاب صاحب داره پاش خون های مقدسی ریخته شده
دشمن شادش نکنیم

♡✓
♡✓
تنها زمانی یک نفر در دلمان می میرد که تمامیتِ او را از ذهنمان خارج کنیم. وقتی کسی را از ذهنمان بیرون می کنیم، دیگر نباید کارها و اشتباهاتش را تشریح کنیم. ناتوانی از همان جا آغاز می شود که به دنبال چراهای اشتباهات او می گردیم ... این کار ذهن را درگیر می کند و خودش اثبات این مسئله است که: هنوز او را از ذهن خود بیرون نکرده ایم! زندگی، جنگ و دیگر هیچ

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

ملا دلباخته دختر کدخدا شده بود. او از هر فرصتی برای ابراز عشقش استفاده می‌کرد. روزی از جانب عموی ملا نامه‌ای رسید که وضع او را ناگوار توصیف می‌کرد. درنتیجه پدر ملا وی را برای پرستاری و مراقبت از برادرش به محل زندگی او در شهری دور فرستاد.
ملای عاشق پیشه، برای اثبات دلدادگی خود و اینکه دخترک را هرگز فراموش نخواهد کرد به وی قول داد هر روز برایش نامه بنویسد. از آن به بعد هر روز نامه‌رسان درِخانه ی کدخدا را دق‌الباب می‌کرد.
دختر کدخدا نیز برای دریافت نامه، خود را شتابان به درب منزل می‌رساند.
به نظر شما این داستان چه فرجامی داشت؟ آیا ملا به وصال یار رسید؟!

بله… بالاخره نامه‌نگاری روزانه اثر خود را گذاشت و دختر کدخدا ازدواج کرد. اما نه با ملا… بلکه با نامه‌رسانی که هر روز او را به واسطه ی نامه‌های ملّا می‌دید.😊

.....
.....
درک کنیم
بعضی وقتا که کسی معذرت خواهی میکنه
لزوما حق رو به ما نداده
خواسته بگه حفظ رابطه ش با ما
از اثبات حقانیت خودش مهمتره

donya
donya 👩‍👧‍👦
زندگی هر روز به شدت مشغول اثبات اینه که









"تازه کجاشو دیدی، این که چیزی نیست".😐😂

مآه
مآه
در اسلام دروغ شرعی داریم مثل تقيه و توريه.در مورد خدا پرستی اول باید فهمید که دقیقا به
کدام خدا ايمان داری؟؟ ایمان داشتن کافی نیست
قبل از اینکه خدا را ثابت کنید در مورد عشق به او صحبت میکنید
دقیقا مثل کسی که قول چراغ جادو دارد اما قبل از اثبات آن به این موجود عشق می ورزید.
خدای یهود (یهود) شراب در جهان آزاد کرده و زن را حرام اما الله برعکس شراب را در دنیا حرام کرده زن گرفتن را حلال.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزى زنبور و مار با هم بحثشان شد. مار می‌گفت: آدم‌ها از ترس ظاهر ترسناک من می‌میرند، نه بخاطر نیش زدنم! اما زنبور قبول نمى‌کرد. مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود نزدیک شد و رو به زنبور گفت: من چوپان را نیش مى‌زنم و مخفى می‌شوم؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمایى کن!
مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان. چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد. مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد. سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور نقشه دیگری  کشیدند: این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایى کرد!
چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید، از ترس پا به فرار گذاشت! او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادى هم استفاده نکرد… چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد!

مشدّد
مشدّد
به نظرتون بگم خانمم بیاد ساینا؟

هادی
هادی



مگر اولین بارشان بود؟

.
آوریل سال ۱۹۹۶ بعد از آغاز "عملیات خوشه های خشم" که ۱۶ روز به طول انجامید هزاران نفر آواره شدند. اما جنایت بزرگ در روستای قانا رخ داد. اسرائیل اعلام کرد به نقاط مشخص شده در مقرهای سازمان ملل پناه ببرید. با جنگنده و هواپیما بدون سرنشین محل پناه مردم را بمباران کردند. صدها نفر را کشتند. بلافاصله گفتند: کار ما نبوده است! نمایندگان سازمان ملل در روستا حاضر بودند. وقتی اثبات شد که این جنایت توسط اسرائیل انجام شده، سازمان ملل فقط یک قطعنامه غیرالزام آور صادر و آمریکا هم محکومیت اسرائیل را وتو کرد! اسرائیل در واکنش به افکار عمومی جهان توضیح داد: رنگ های محل امن سازمان ملل برای پناه دادن کودکان و زنان واضح نبود!!!!!!!!

این اولین بارشان نیست
جنایت قانا را مرور کنید.



نعیم
نعیم
کار کردن زن و ازدواج

تا اونجایی که من متوجه شدم
اگه زن بخواهد شاغل باشه دو راه داره
یک) دقیقا در سند ازدواج ذکر کنه
دو) قبل ازدواج شاغل باشه

ولی بهترین راه حل همون گزینه اوله
هم رسمی میشه هم مرد نمیتونه بامبول در بیاره

و راحت میتونید در سن پایین ازدواج کنید

حالا اینکه من خانم پس انداز داشته باشم
ماشین داشته باشم و غیره بحثش فرق میکنه


در هر صورت مرد تمام هزینه های شما رو باید بدهد
زن حتی میتونه پول بارداری، پول شیر، پول پختن غذا رو از مرد بگیره

زاهِر..
زاهِر..
من به خاطر انتخابم از نزدیک‌ترین افراد زندگیم طعنه شنیدم (:

هلیا
هلیا
💚💜💛💙💖



ی سوال
چرا خدا

فقط با حضرت موسی

صحبت نمود

💚💜💛💙💖💚

.
.
سریال نجلا رو کسی دیده؟{-75-}

M
M
باید به مردم اثبات می‌کردم
که چقدر اشتباه فکر می‌کنند
که وقتی پیر می‌شوند.
دیگر عاشق نمی‌شوند.
آن‌ها نمی‌دانند که وقتی دیگر عاشق نشوند، پیر می‌شوند.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

وقتى که حاتم طائى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او را بگیرد. حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت؛ هر کس از هر درى که مى‌خواست وارد مى‌شد و از او چیزى طلب مى‌کرد و حاتم به اوعطا مى‌کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت: تو نمى‌توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز.
برادر حاتم به حرف مادر توجهی نکرد. مادرش براى اثبات حرف خود، لباس کهنه‌اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تو دو بار گرفتى و باز هم مى‌خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى!
مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کار نیستى؟

من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هیچ بار مرا رد نکرد.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو