یافتن پست: #hidden

حضرت@دوست
حضرت@دوست
وقتی ترا میبینم

عندما أراك وأشعر أني لا أمل منك ولا أشبع من النظر إليك، فهل هذا يكون هو الحب،
أم ما هذا الشعور الغريب

fatme
fatme
بِجا لب حرف میزنم با چشمَم.



حضرت@دوست
حضرت@دوست
نخواه چشم را ببندم ..
به روی رفتن تو ............
که وقت رفتن جان چشمم باز می ماند


milad
milad
دوباره بست راه به روم

اروم اروم گم شدم

چشا به سمت آسمون

تو فکر این که چی میشد

نیست این اسون نه

دیگه بسه راه رفتن

آزادم بال دارم

جام بالاست من
mehrad hidden _saman wilson

album : bozorg

track : bitab


تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو