سعید منادی
دیر که جواب میدهی نگران میشوم
میگویند نگرانی، عشق نیست
چند روز که صدای خندههایت را نمیشنوم دلتنگ میشوم
میگویند دلتنگی، عشق نیست
بـه بودنت، بـه عاشقانههایت عادت کردهام
میگویند عادت عشق نیست
و من هنوز حیرانم از این همه کـه درگیرم با تـو
کـه میگویند عشق نیست
تـو بگو عشق هست؟
یا عشق نیست؟
سعید منادی
از چهره ى تو
چیز زیادى یادم نیست
جز این که
اقیانوس آرامى
ریخته بود بین چشمهات
و روى طراوت لب هات
زمزمه ى تردى بود
که گنگم مى کرد
و نمى گذاشت
از چهره ى تو چیز زیادى
یادم باشد
سعید منادی
کسی سوال میکند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه میکنم
سعید منادی
سنگ شکاف میکند در هوس لقای تو
جان پر و بال میزند در طرب هوای تو
آتش آب میشود عقل خراب میشود
دشمن خواب میشود دیده من برای تو
جامه صبر میدرد عقل ز خویش میرود
مردم و سنگ میخورد عشق چو اژدهای تو
عشق درآمد از دَرَم دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی تواَم گفت مرا که وایِ تو
سعید منادی
مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست
بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرش
سعید منادی
بخوان و پاک کن و نامِ خویش را بنویس
به دفتر غزلم هر چه نقطه چین دارم…
سعید منادی
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی
بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند
سعید منادی
گر ببینی ناكسان بالا نشینند عیب نیست
روی در یا كف نشیند قعر دریا گوهر است
سعید منادی
دود اگر بالا نشیند كسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
سعید منادی
هركس بد ما به خلق گویید ما چهره از او نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دوروغ گفته باشیم
سعید منادی
ادم ها لالت میکنند
بعد میپرسند…
چرا حرف نمی زنی؟؟؟!
این خنده دار ترین نمایشنامه ی دنیاست!
سعید منادی
بی اجازه دوستت دارم
چشم از تو
اشک از من
دل از تو
درد از من
قلب از تو
طپش از من
نفس از تو
مرگ اگر باشد آن هم از من!!!
سعید منادی
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است
سلام ( با اجازه)
عشق معرف بستگی درونی ما به نوعی انسانیت بهتراست که
در آدمی دیگر ان را جستجو میکنیم
سلام بله دقیقا همینطوره
ممنونم
پستهاتون چقدر غ م داره
ببخشید اگه ناراحتتون میکنم دلم یکم گرفته و بیقراره دعا کنید لطفا برام
حتما حاجت روا به حق مولا