LOEY♡
چقدر خوشحــ ــال بود شیطــ ــان وقتے سیبــ را چیدم …
گمان مے کرد فریب داده استــ مرا
نمے دانستــ تو پرسیده بودے :
مرا بیشتر دوستــ دارے یا ماندن در بهشــ ــتــ را
.
LOEY♡
خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی !
.
LOEY♡
هر چه بجز خيال او
قصد حريم دل كند
در نگشايمش به رو
از در دل برانم اش
LOEY♡
تو به تحریک فلک فتنه ي دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
LOEY♡
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می دهد از حال نهانم
LOEY♡
شب با تمام پیچیدگی اش
چه ساده آرامش می بخشد
کاش ما هم مثل شب باشیم
پیچیده ولی آرام بخش دلها
LOEY♡
دیگر عکس هایش آرامم نمی کند
من به دستانش نیاز دارم
خدایا بهشت آسمانیت را نمی خواهم !
من اهل دوزخم !!!
آغوش آنکه عاشقانه هایم را برایش می سرایم به من برسان
من خودم بهشت را در آغوش او می سازم !!!
LOEY♡
آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم
و تو فال قهوه بگیری
وقتی؛ آخر همه شعرهای من تو می آیی؛
و ته همه ی فنجان های تو من میروم !!
LOEY♡
هنگامی که خدا انسان را اندازه می گیرد متر را دور قلبش می گذارد نه دور سرش . . .
(نورمن وینسنت پیل)
LOEY♡
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق “انسان” بودن ماست . . .
LOEY♡
هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایه ها را درازتر بینی . . .
(رهی معیری)
ممهم نیست..یا حق................
خوبع ک خوبی
حتما عزیزدلم
افرین نفسم... :؟ بووووس