عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد/ عشق دیده زان سوی بازار او بازارها
این عقل است که عاشق می شود و از سود و زیان دنیوی دست میکشد در اینجا هم منظور شیخ اجل نهیب زدن به عقل و شخص عاقل است و میگوید وقتش رسیده که حساب و کتاب های خسته کننده دنیا را رها کنی و به سوی کمال حرکت کنی و این کار میسر نمیشود مگر با عاشق شدن