در پیله تا به کی بر خویشتن تنی
پرسیـد کـرم را مـرغ از فروتنی
تا چنـد منـزوی در کـنج خلـوتی
دربسـته تا به کی در محبس تنی
در فکر رستنـم ـ پاسخ بداد کرم ـ
خلوت نشسته ام زین روی منحنی
هم سال های من پروانـگان شدند
جستند از این قفس،گشتند دیدنی
در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ
یا پـــــر بر آورم بهـر پریـــدنی
اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی!
کوشش نمی کنی،پری نمی زنی؟
نیما یوشیج
۲ موافق
1399/12/16 - 22:51