نازنین
* روشن دلی که چشم وی از عشق باز گشت
* با چشم بسته کاشف صد گونه راز گشت
* عشق است کز تجلی آدمی ست عشق
* هر گه به صورتی دگر آئینه ساز گشت
* تا ساز رقص و سوز صدا خوش بیان شود
* شعر آمد و زبان هنر دلنواز گشت
* شعر آمد و شکوفه عشق و هنر شگفت
* شعر آمد و جمال طبیعت به ناز گشت