جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
Mr.Ahoora
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
عشقمون پنهونی بود ولی عمرش کفاف نکرد.... شبی که خواستگار داشتم داداشش میخاست بیاد دم خونمون ولی مامانم نذاشت.... یه سال بعدش فوت کرد از وقتی نیس کلا هیچی... مامانم دلایل خودشو داشت ولی منم دوسش داشتم من به دنیا اومدم گفته بود به مامانم دخترت مال خودمه من بعد فوتش فهمیدم جریانو....
به نظرمممم اره میشد خب اون منو میخاست که شب خواستگاریم در به در من بود داداشش میخاست بیاد حرف بزنه... در کل دوس داشتنی ترین فرد بود تو زندگیم ....ولی من دیر فهمیدم اگه زود میفهمبدم منو میخاد نمیذاشتم که همچین اتفاقی بیفته.... خدا رحمتش کنه خدا میدونه چیا کشیدیم فهمیدیم مرده خدا مرگ جوونی رو نصیب هیچ کس نکنه من خودم از مدرسه اومدم شنیدم تا اسمشو شنیدم سرم گیج رفت افتادم زمین تو مراسماش نای ناله نداشتیم خیلی بد شد.... ولی دوس دارم برشگردونم خیلی
هیچی اختلاف داشت با نامادریش راش نمیدادن مخصوصا پدرش.... اواره بود این ور اون ور بمیرم براش غریب بود غریبم رفت.... سر همین بحثای خونوادگی خودشو خلاص کرد.... قرص خورد
کسی که از دست رفته باشه
میتونی از ، از دنیا رفته ها هم باشه
مامان بزرگم
خدارحمتشون کنن
خیلیا رو.... ولی پسرخالم اولویت هس
یک نفر...
فوت شدن یا شکست عشقی؟
عشقمون پنهونی بود ولی عمرش کفاف نکرد.... شبی که خواستگار داشتم داداشش میخاست بیاد دم خونمون ولی مامانم نذاشت.... یه سال بعدش فوت کرد از وقتی نیس کلا هیچی... مامانم دلایل خودشو داشت ولی منم دوسش داشتم من به دنیا اومدم گفته بود به مامانم دخترت مال خودمه من بعد فوتش فهمیدم جریانو....
خدارحمتشون کنن
اما اگر برش گردونید
مال شما میشه؟
به نظرمممم اره میشد خب اون منو میخاست که شب خواستگاریم در به در من بود داداشش میخاست بیاد حرف بزنه... در کل دوس داشتنی ترین فرد بود تو زندگیم ....ولی من دیر فهمیدم اگه زود میفهمبدم منو میخاد نمیذاشتم که همچین اتفاقی بیفته.... خدا رحمتش کنه خدا میدونه چیا کشیدیم فهمیدیم مرده خدا مرگ جوونی رو نصیب هیچ کس نکنه من خودم از مدرسه اومدم شنیدم تا اسمشو شنیدم سرم گیج رفت افتادم زمین تو مراسماش نای ناله نداشتیم خیلی بد شد.... ولی دوس دارم برشگردونم خیلی
هیچی اختلاف داشت با نامادریش راش نمیدادن مخصوصا پدرش.... اواره بود این ور اون ور بمیرم براش غریب بود غریبم رفت.... سر همین بحثای خونوادگی خودشو خلاص کرد.... قرص خورد
خوشبحالشون که عشق زندگیش اینجور دلش براش تنگه...
خیلی داغش توی دلمون تازگی داره خواب هیچ کیم زیاد نمیره تنها کسی که خیلی میبینه منم خیلی میبینمش هربارم میبینم جز فاتحه و یس چیزی نمیتونم براش هدیه کنم هعیییییی
حاضرم برگرده حتی خونوادمم نذارن ولی باهاش باشم به هرقیمتی