این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود
من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود ...
باشد که به عشقش برسد هیچ نگفتم
یک عمر در این سینه غمش راز مگو بود ...
من روی خوش زندگی ام را که ندیدم
هر روز دعا کرده ام ای کاش دو رو بود ...
عمر کم و بی همدم و غرق غم و بی تو
چاقوی نداری همه دم زیر گلو بود ...
من روی سرم سنگ لحد بود و دلم خوش
که زیر سرش نرم شبیه پر قو بود ...
من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود ...
سر به زیر و ساکت و بی دست و پا می رفت دل/ یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد/
شعر عجیبیه
و گذاشتنش از طرف شما عجیب تر
هیچ عجیب نیست ... چون موخاطبی ندارع ... !
ممنون از توجهت ...
باشه