چقدر خوب است
که ما هم ياد گرفته ايم
گاه براي ناآشناترين اهل هر کجا حتي
خواب نور و سلام و بوسه مي بينيم
گاه به يک جاهايي مي رويم
يک دره هاي دوري از پسين و ستاره
از آواز نور و سايه روشن ريگ
و مي نشينيم لب آب
لب آب را مي بوسيم
ريحان مي چينيم
ترانه مي خوانيم
و بي اعتنا به فهم فاصله
دهان به دهان دورترين روياها
بوي خوش روشناييِ روز را مي شنويم
بايد حرف بزنيم
گفت و گو کنيم
زندگي را دوست بداريم
و بي ترس و انتظار
اندکي عاشقي کنيم
سيد علي صالحي