عاشقت هستم مرا دیوانه تر از این نکن
من خرابم خواهشا ویرانه تر از این نکن...
دور تو میگردم و در تاب و تب اما مرا
در میان شمع خود پروانه تر از این نکن...
من خراب و مست این میخانه ام با باده ات
حال این دیوانه را مستانه تر از این نکن...
هر چه دورم می کنی مردانه عاشق می شوم
حال من را اینچنین مردانه تر از این نکن...
در وصالت هم که من جانانه شیدا می شوم
این وصالم را چنین جانانه تر از این نکن...
با گدایی خو گرفتم این فضا را این چنین
با سکوتت نازنین شاهانه تر از این نکن...
با نگاهت چون مساکین خانه ام صحرا شده
خواهشا دیگر مرا بی خانه تر از این نکن...
این شر از کیس
نمیدونم...