جهت عضویت در شبکه اجتماعی ساینا و دنبال کردنِ ᴍᴀʜɪ تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
تا چشمِ تو دیدیم، ز دل دست کشیدیم
ما طاقتِ تیمارِ دو بیمار، نداریم
#کلیم_کاشانی
تا جهان است از جهان اهل وفائی برنخاست
ما طاقتِ تیمارِ دو بیمار، نداریم...............
میل در چشم امل کش تا نبیند در جهان
مستم کُن آنچنان
که ندانم زِ بیخودی
در عرصهی خیال،
"که" آمد، "کدام" رفت!…
#مولانا
دوستان لطفا بر اساس کامنت قلبی شعر بدین تا قاطی نشه
تا تو به خاطرِ منی
کس نگذشت بر دلم
مثل تو کیست در جهان
تا ز تو مهر بگسلم؟!
#سعدی
می کش و مست عشوه کن، نرگس می پرست را
از خلـقِ جهـان کنـاره گیـرم ... آن گَه تـو در کنـار مایـی
یک لحظه دیدن رخ جانانم آرزوست
تو بودی آن دم صبح امید کز سر مهر
برآمدی و سر آمد شبان ظلمانی
#حافظ
بی تو دل در سینهام دارد جنون افسانهای
یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی
یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو
ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر
نطق زبان را ترک کن بیچانه شو بیچانه شو
#مولانا
یک سینه حرف هست ولی نقطه چین بس است...
خاتون دل و دماغ ندارم ، همین بس است...
یک روز خم خوردم و یک عمر سوختم...
کو شوکران؟! که زندگی این چنین بس است ...
#حامد_عسگری
یکی از شعرای مورد علاقمه
وقتی سرت بر شانه ام باشد ،غمی نیست
بگذار عشقت خنجری بر گرده باشد ...
#اصغر_معاذی
دل، که دایم عشق میورزید رفت
عزیزم
-تو دانی که من دوستدار توام؟
به هر نیک و بد ویژه یار توام!.
#فردوسی
باز قاطی شد ازین شعر ادامه بدین
-دهم جان گر از دل به من بنگری
کنم خاک تن تا تو پی بسپری…
#فردوسی
من می روم از این حوالی دورتر باشم
بغضم مگر دست از گلوی شهر بردارد...!
آن باغبانی ک مرا با خونِ دل پرورد
حالا که می آید به سوی من ، تبر دارد
#رویا_باقری
-دل و دین در سر کارت شد و بسیاری نیست
سر و جان خواه که دیوانه تأمل نکند
#سعدی
یک عمر می دویم و به جایی نمی رسیم...
یک عمر می دویم؟! دویدن برای چیست؟!
#مژگان_عباسلو
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عــاشق بیچاره به جایی نرسد
دردِ من این روزها از جنسِ دردی دیگر است ...
کوچه ات بی من م، مسیرِ کوچه گردی دیگر است...
راه آن راه است و کفش ان کفش و پا آن پا ولی
رهنورد این بار اما رهنوردی دیگر است...
#اصغر_عظیمی_پور
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم …!
#قیصر امین پور
زینب ادامه اینو بگو دیگه خیلی شیر تو شیر داره میشه
دلتنگم و دلگیر ، مگر ابر بهارم؟؟
کو چارع به جز اینکه در این گوشه ببارم ؟!
ای قایق توفان زده ، ای دل !! به چه امید
گفتی که تو را باز به دریا بسپارم؟!
#مژگان_عباسلو
مثلِ لبِ دریا عطش می آورد باز
عشقی که آب از بوسه هایت خوردع باشد
#اصغر_معاذی
در کوی تو معروفم و از کوی تو محروم
گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده!
#سعدی
هرچند از تو خاطرم آزرده باشد
بگذار لبخندت دلم را بردع باشد
#اصغر_معاذی
گذاشتم
در عاشقی گریز نباشد ز سازوسوز
استاده ام چو شمع،مترسان ز آتشم
#حافظ
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
#حافظ
نه گریز است مرا از تو نه امکان گریز
چاره صبراست که هم دردی و هم درمانی
یا رب، نگاه کس، به کسی آشنا مکن
گر میکنی، کرم کن و از هم جدا مکن
#علی_شیرازی
نه در برابر چشمی
نه غایب از نظری
نه یاد میکنی از ما
نه میروی از یاد .
#حافظ
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
#مولانا
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
دلم فریاد می خواهد ولی در گوشه ای تنها
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبالِ مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
#محمدعلی_بهمنی
به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
برو ای طبیبم از سر که دوا نمیپذیرم
همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
#سعدی
چقد قشنگ
مرا به خلسه می برد حضورع ناگهانیت
سلام و حال پرسی و شروع خوش زبانیت
فقط نه کوچه باغ ما ، فقط نه این محل
احاطه کرده شهر را ، شعاع مهربانیت
#کاظم_بهمنی
نه ب قشنگی تو
تو را در دلبری
دستی تمام است
تمام است و
تمام است و تمام است
بجز با روی
خوبت عشقبازی
حرام است و
حرام است و حرام است ...
#مولانا
ابرفض مخاطبش کیه؟
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
#حافظ
ولش کن کلا
تُ تمنای من و
یار من و جان منی...
پس بمان
تا که نمانم به تمناى کسى...!
#مولانا
چشوم میمانم
یک قطره می ز جام تو ای یار دلفریب
آن می دهد که در همه ملک جهان نبود
#حضرت_امام_ره
چشوم میمانی؟
دلتنگ توام جانا
هر دم که روم جایی
با خود به سفر بردم
یاد تو و تنهایی
#مولانا
گوفتی پس بمان تا ک نمانم به تمنایه کسی...منم گوفتم باشع چشم
یک شب لبان تشنهٔ من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
#فروغ_فرخزاد
آها خخ بی بلا
-در گلو می شکند ناله ام از رِقت دل
قصه ها هست ولی طاقت ابرازم نیست..
#هوشنگ_ابتهاج
طاقت ابرازت نیس؟؟
ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم
آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم
#فرخي_يزدي
اوهوم ):
-من عاشق عشق و عشق هم عاشق من
تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن
گه من آرم دو دست در گردن او
گه او کشدم چو دلربایان گردن
#مولانا
چ قشنگ
نفس تنگ است و این را سینه داند
غمم را عاشق دیرینه داند
دلبری دارم که نامش
ساغر دردانه است
خانه اش گلخانه جایش
گوشه میخانه است
تا سحر ازباده ها
مست وغزلخوان میشود
بوی عطرش چون نسیمی
از گل و گلخانه است
#مولانا
تو را دیدم ولی دانم خیال است.... ب چشمانم تو را دیدن محال است...
گهی دور از تو و گاهی کنارت... نمیدانم خدایا این چه حال است..
ننسى اللي فاتنا و نعيش حياتنا...بنعيشها و احنا يا ناس عاشقين
عه یادش بخیر مشاعره
تخته کردم خانهی دل ، قفل کردم سینه را
بعدِ تو ویران بمانَد خانهی ویرانهام !
با ترجمه پلیز 🦦
من نگویم ک مرا از قفس آزاد کنید /قفسم برده ب باغی و دلم شاد کنید :/
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد
حافظ
در خودم هر چه فرو رفتم و
ماندم کافی است
رو به بیرون زدن از خویش
دری می خواهم
مراد از زنده ماندن امتداد خورد و خوابم نیست /توان دیدن دنیای ره گم کرده در رنج و عذابم نیست.. :/
تو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را به زبان خود بگویی که به حسن بی نظیرم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود /آدم آورد در این دیر خراب آبادم
من مرغ کور جنگل شب بودم
در قلب من همیشه زمستان بود
رنگ خزان و سایهی تابستان
در پیش چشم من همه یکسان بود
چقدر منو رها غمگینیم
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید:/
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود
#حافظ
اره
دوش دیدم ک ملایک در میخانه زدند /گل آدم بسرشتند و ب پیمانه زدند...
دانی ز جهان چه طرف بربستم؟ هیچ
وز حاصل ایام چه در دستم؟ هیچ
شمع خردم ولی چو بنشستم، هیچ
آن جام جمم؛ ولی چو بشکستم، هیچ
چو از این کویر وحشت ب سلامتی گذشتی /ب شکوفه ها ب باران برسان سلام مارا..
ای فلک خسته شدم، نقش مرا تار نکش
روی دیوار دلم یکسره خودکار نکش
حیف این چشم قشنگی که خدا داده به ما
خواهشا پلک مرا ول کن و نم دار نکش
کمرم خم شده در اوج جوانی بخدا
از منِ شاعر نازک شده هی کار نکش
با توام ای قفسِ نحسِ سراسر فلزی
دور آزادی ما نرده و دیوار نکش
هعی....
ای خداااااا