نگرانم !
برای روزهایی که می آیند
تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات کنند!
نگرانم!
برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد!
نگرانم!
برای عذاب وجدانت، که تو را به دار می کشد وُ می کُشد!
روزگاری رنج تو رنجم بود
اما روزها خواهند گذشت...
و تو
آری تو
آنچه را به من بخشیدی
از دست دیگری باز پس خواهی گرفت!
و آنچه که من به تو بخشیدم، هیچگاه نخواهی یافت!
اسم تو، صورت تو، و یاد تو
تنها این چیز ها را بخاطر من می آورد:
دروغ و دورویی و ذلت ...
عزیزم!
تو یک دوست را از دست دادی ... !
.
.
"عادل دانتیسم"
۲ موافق
1397/12/19 - 21:21 در
HaMkHoNeH
یا خدا سراینده.چه دل پری از طرف مقابل داشته
تنها این چیز ها را بخاطر من می آورد:
دروغ و دورویی و ذلت ...
خیلی قشنگه...دیه گاهی ادما نیز دارن حرفاشون رو لابه لای یه چیزایی بیان کنن
بله.حرف .ها را باید گفت..گاهی به شعر ..گاهی هم به دلنوشته..
گاهی هم باید تو قبرستونه دلت دفن کنی..
شاید