جهت عضویت در شبکه اجتماعی ساینا و دنبال کردنِ شــادی تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
وااااای یه موضوعی هست که چندین سااااااله هیچ کس خبر نداره ازش
فقط چند وقت پیش به یکی دو نفر از دوستان مجازی برااولین بار تعریف کردم که یادم نیست کیا بودن
پسر عموم از بچگی عاشق حیووناس
بعد چند سال پیش ۴-۵تا کبوتر گرفته بود گذاشته بود خونه مامان بزرگم
منم بچه بودم دیگه
یکی از کبوترا مریض شد.هر وقت کسی اونجا نبود زودمیرفتم ظرف آب میاوردم کبوتره رو میکردم توش
به خیال خودم خوبی میکردم
بعد پسر عموم یه هو اومد به باباش گفت بابا کبوتره خیلی حالش بده هی میرم بهش سر میزنم میبینم کلا خیسه
سال ها گذشته و هنوز که هنوزه کسی نفمهمیده کار من بوده
وقتی بچه بودم فکر میکردم عین فیلما پرنده ها رو که میندازن بالا تا پرواز یادشون بدن واقعیت هم همینجوره به بچه گنجشک رو برداشتم هعی انداختم بالا هیچ میوفتاد پایین دفعه های بعد بیشتر پرت میکردم فکر میکردم داره یاد میگیره که میره بالا آنقدر بدبخت و انداختم بالا پایین که آخرش یهویی دیدم وقتی افتاد دیگه بلند نشد نگو مرده بود منم عذاب وجدان گرفتم تا دو روز گریه میکردم و برایش عذادارب میکردم حتی میخواستم براش قبر اینا درست کنم تو خونه خودمون مامانم نزاشت
تو حوض باغ خالم اینا بود رو آب افتاده بود ولی من کوچولو بودم قدم بهش نمیرسید یه چوب برداشتم قورباغه رو فرستادم کنار دیواره حوض هی چوب فشار دادم تو شکمش سر میخورد آخر سر موفق شدم انداختمش بیرون
البته من روابطم با خیوونا خیلی خوب بوده فقط همین یکی دو مورد اینجور بوده بابام میگفت بچه بودی میرفتیم دامداری عمو دستو میکردی تو دهن گاو و گوساله ها رو بغل میکردی خخخخخ
چی رو
@hadii
@pauez
@sohabanoo
@zira
@Mehrabeh
@helma
@EDRIS
@abolfazllll
@hejab
@payam158
@Taheram
@voroojak
@lost
@a-m-1400
@atr-hejab84
@Gelare
@Danial80
@ma-stay
@wolf
@Elahe
@sahel
@m-a
@ali31
@Sad100
@mojtabaaaaaaaaaaa
@parmiss
@ESTEGHLALI
اعتراف میکنم که نمیخوام چیزی رو اعتراف کنم
باید فک کنم ببینم چیو اعتراف کنمآخه زیادن
من اعتراف میکنم همیشه سر اینکه مسابقه اس یا مساقبه کلی فکر میکردم
شرکت کن لوس نشو
وااااای یه موضوعی هست که چندین سااااااله هیچ کس خبر نداره ازش
فقط چند وقت پیش به یکی دو نفر از دوستان مجازی برااولین بار تعریف کردم که یادم نیست کیا بودن
یه چیز خفن تر بگو
وااااا
نوموخام
بااین پست همه سوتیای افتضاحم یادم اومد
اعتراف میکنم بچگیام فک میکردم اگه چوب بستنی و بکارم درخت بستنی در میاد
گناه مون بخشیده میشه اعتراف کنیم ؟؟؟
اعتراف میکنم تو زندگیم کارای زشتی انجام دادم که پشیمونم...
درخت بستنی:/
یادمم بیاد نمیگم که
اون افتضاحا نه
ومعمولیشو میگم
بگو بگو
بیا اعتراف کن @helma
چیو
هر چی دلت خواس از سوتی ها وو
من که خدای سوتیم اعتراف نداره
حلما
درروغ میگم مگه
پسر عموم از بچگی عاشق حیووناس
بعد چند سال پیش ۴-۵تا کبوتر گرفته بود گذاشته بود خونه مامان بزرگم
منم بچه بودم دیگه
یکی از کبوترا مریض شد.هر وقت کسی اونجا نبود زودمیرفتم ظرف آب میاوردم کبوتره رو میکردم توش
به خیال خودم خوبی میکردم
بعد پسر عموم یه هو اومد به باباش گفت بابا کبوتره خیلی حالش بده هی میرم بهش سر میزنم میبینم کلا خیسه
سال ها گذشته و هنوز که هنوزه کسی نفمهمیده کار من بوده
آره ولی یادم نیست کیا
@hadi اعتراف کن
اعتراااف
هه
با کی بودی؟
به چی اعتراف کنم
بورسلی رو تو کشتی؟
هه
نگاه نکنید اعتراف کنید
باشه حتما
اعتراف کنید بی اعترافا
ناموسا من کاری به بوروس نداشتم خودش شروع کرد به صدا مرغ در اوردن منم انگشت کردم تو چشمش مرد
من اعتراف میکنم امسال یه سالع مزحکه
اهوم
چقدر حرف میخورید
خو توهم بیا بخور
گشنم نی
وقتی بچه بودم فکر میکردم عین فیلما پرنده ها رو که میندازن بالا تا پرواز یادشون بدن واقعیت هم همینجوره به بچه گنجشک رو برداشتم هعی انداختم بالا هیچ میوفتاد پایین دفعه های بعد بیشتر پرت میکردم فکر میکردم داره یاد میگیره که میره بالا آنقدر بدبخت و انداختم بالا پایین که آخرش یهویی دیدم وقتی افتاد دیگه بلند نشد نگو مرده بود منم عذاب وجدان گرفتم تا دو روز گریه میکردم و برایش عذادارب میکردم حتی میخواستم براش قبر اینا درست کنم تو خونه خودمون مامانم نزاشت
چه باحال من بچه بودم یه مورچرو سوزوندم هوزم خیلی ناراحتم
خودشم با ذره بین انقد سوزوندما
سادات منم یه بار برا زنبور قبر کندم
عجب داعشی بودیم زمانی که داعش مد نبود
به خدا آنقدر عذاب وجدان گرفتم افسرده شده بودم کلی مامانم اینا باهم حرف زدن که متقاعدم کنند قتل نکردم خخ فکر میکردم قاتل شدم
آره
دختر همسایمون جوجه اردکشو زنده زنده قیچی کرده بود ازش پرسیدم چرا اینکارو کردی گف میخواستم ببینم توش چی هس
واااای من یه بار قورباغه مرده رو و برداشتم اینکا کنم آنقدر دعوام کردن که نگو خخخخخ
دختر همسایتون خیلی علاقه شدیدی به جراحی داشته
عیییی چجوری گرفتیش اصن
زنبووووووور
برداشتم که شکمش و ببرم بابام باند داد زد سرم میگفت شاید مریضی داشته مرده کلی دعوام کرد قورلاغمو گرفت گگ
قورباغمو
قاتل گونجشکک اشی مشی الان اینترپل دنبالته
یه مشت قاتل دور هم جمع شدیم
اخی قورباقه بد بخت معلوم نبوده چه عاقبتی شوم منتظرشه
اخی قورباقه بد بخت معلوم نبوده چه عاقبتی شوم منتظرشه
تو حوض باغ خالم اینا بود رو آب افتاده بود ولی من کوچولو بودم قدم بهش نمیرسید یه چوب برداشتم قورباغه رو فرستادم کنار دیواره حوض هی چوب فشار دادم تو شکمش سر میخورد آخر سر موفق شدم انداختمش بیرون
کم کم را میوفتین واسه اعترافااا
شادی بیا بریم توبه کنیم خخ
مافیای قاتلین
عینک آفتابی بزن
به جور میگید انگار خودتون حیوون نکشتید تا حالا خخخخ
من نکششتم من حیون نکشتم
من حامیان حیواناتم از بچگی میوردم خوبشون می کردم مثلا کبوتر بال زخمی یا توله سگ ضعیف یا گربه اوسگل بعد رها می کردم میرفت
قیچی کردن اردک
اینجا ترسناک شده
من حامیان حیواناتم از بچگی میوردم خوبشون می کردم مثلا کبوتر بال زخمی یا توله سگ ضعیف یا گربه اوسگل بعد رها می کردم میرفت
البته من روابطم با خیوونا خیلی خوب بوده فقط همین یکی دو مورد اینجور بوده بابام میگفت بچه بودی میرفتیم دامداری عمو دستو میکردی تو دهن گاو و گوساله ها رو بغل میکردی خخخخخ
اقا شما دخترا قاتلید پسر حرمت داره نه لذت منو قاتی خودتون نکنید قاتل های با فطره ای بی عاطفه ها اسمتونو بزارید دختران خون خوارررررر
دس تو دهن عجببببببب
والا خودم الان فکرش و میکنم چندشم میشه خخخخ
من؟قاتل
من فنچ داشتم کبوتر داشتم چند روز قورباغه زنده داشتم لاک پشت داشتم گوساله هم داشتم با همشون خاطره دارم ولی نمیگم دیگه بقیش بعداز میگم تکراری نشه خخخخه
رتبه کنکورتوو اعتراف کنید الان
اقا اینقد ازین گپا نزنین....وووووی
من امشب کابوس می بینم
منم اعتراف کنم؟؟؟
خخخ آبجی یعنی آنقدر زود کابوس میدی؟خوبع از جن و ارواح و آدم خواران نگفتیم
وا مگه چیشده
من هرشب کابوس می بینم
آخی چرااا؟کابوس چی ؟
همه چی...خخ
واااااای گوساله
اقا طلسمت می کنم
گوساله کو
خخ فاطمه وقتی بچه بودم الان که نه
شادی و سادات ویس بفرستین دیگه
نه تورو خدا الانم داشته باش
یوهاااا
ابجی به خدا نمیدونم ضبط کرده هام کجا میره نمیتونم پبداشون کنمگگ
بالاخره اربعین امسال کربلایی شدم. یا حسین
هر چی از سوتی های بچگی تا الان
مثال ها تو کامنتا هستش
خب ایشون کامنتارو نخوندن که این سوالو پرسیدن:)
خب منم منظورم این بود که برن بخونن
خب یه مثال بزنین که بهتر از خوندن اون همه کامنتا
خودت بزن دا
من مثالی به ذهنم نمیرسه
:)
من از آینده میامم😂