.
بر قله ایستادم
آغوش باز کردم.
تن را به باد صبح،
جان را به آفتاب سپردم
روح يگانگی با مهر، با سپهر،
با سنگ، با نسيم، با آب، با گياه،
در تار و پود من جريان يافت!
موجی لطيف،
بافته از جوهر جهان،
تا عمق هفت پرده ،
تن را ز هم شكافت.
"من"را ز تن ربود !
"ما"ماند، راه يافته در جاودانگى
#فریدون_مشیری
بسیاااااااااااار عااااااااااااالی
خیلی ممنون