جهت عضویت در شبکه اجتماعی ساینا و دنبال کردنِ فقط خدا تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
ببین از صبح زود که پاشدم(نسبت به روزای دیگه زود بود)خونه رو جمع و جور کردمبرا شماها پست گذاشتمبچه بزرگه رو راهی کردم رفته پی کارشاومدم بساط ناهارو آماده کردمبعد بچه کوچیکه بیدار شده اونو ترو خشک کردم صبحونه دادم بهش(ساعت11)اومدم ناهارو درست کردموسطا هم که همش اینجا بودمظرفای کثیف شده رو شستمچند تا هم آهنگ گوش دادمبعد رفتم از حیاط سبزی چیدمآوردم شستمبا یه طرفندی زود خشکشون کردمغذا هم آماده شدتزیین کردمآخر سر هم خوردیمحالا باید برم ظرفا رو بشورم دوباره
لازم به ذکره که نه پدر نه مادر خونه نیستنبیان ببینن دخترشون کدبانویی شده واسه خودش
ببین از صبح زود که پاشدم(نسبت به روزای دیگه زود بود)خونه رو جمع و جور کردمبرا شماها پست گذاشتمبچه بزرگه رو راهی کردم رفته پی کارشاومدم بساط ناهارو آماده کردمبعد بچه کوچیکه بیدار شده اونو ترو خشک کردم صبحونه دادم بهش(ساعت11)اومدم ناهارو درست کردموسطا هم که همش اینجا بودمظرفای کثیف شده رو شستمچند تا هم آهنگ گوش دادمبعد رفتم از حیاط سبزی چیدمآوردم شستمبا یه طرفندی زود خشکشون کردمغذا هم آماده شدتزیین کردمآخر سر هم خوردیمحالا باید برم ظرفا رو بشورم دوباره
لازم به ذکره که نه پدر نه مادر خونه نیستنبیان ببینن دخترشون کدبانویی شده واسه خودش
چه زشت شده اصلانم خوشمزه نیس
هیچم دلم نخواست
مگه خوردین که ببینید خوشمزه شده یانه
یه ته دیگی شدددددددددده...
بعد من میگم ت باید شوهر میگی چرا باوو من ی تخم مرغ میزنم نصفش میسوزع نصفش خام میمونه بعد کنکورم باید ی دوره سه ماهه خونه داری بگذرونم
بیا پیش خودم
ببین از صبح زود که پاشدم(نسبت به روزای دیگه زود بود)خونه رو جمع و جور کردمبرا شماها پست گذاشتمبچه بزرگه رو راهی کردم رفته پی کارشاومدم بساط ناهارو آماده کردمبعد بچه کوچیکه بیدار شده اونو ترو خشک کردم صبحونه دادم بهش(ساعت11)اومدم ناهارو درست کردموسطا هم که همش اینجا بودمظرفای کثیف شده رو شستمچند تا هم آهنگ گوش دادمبعد رفتم از حیاط سبزی چیدمآوردم شستمبا یه طرفندی زود خشکشون کردمغذا هم آماده شدتزیین کردمآخر سر هم خوردیمحالا باید برم ظرفا رو بشورم دوباره
لازم به ذکره که نه پدر نه مادر خونه نیستنبیان ببینن دخترشون کدبانویی شده واسه خودش
ترفندی*
دمت وری وری جیز
من از صبح فقط نشستم درو دیوار و نگاه کردماومدم اینجارمانمم تموم کردم البته
رمان؟آفرین
اره مرسی
من برم یکم خجالت بکشم برمیگردم
همینجا خجالت بکش...راحت باشغریبه که نداریم اینجا
من بهت افتخار میکنم
واییی منـمیخوام
ان شاالله عروسیم
چه ربطی داشت به زلزله بمممم
تو عروسیم ماکارونی میپزم دعوتت میکنم شام به صرف ماکارونی
نه دیگه اینجا نمیشد رفتم کشیدم برگشتم
آفرین
تشکر
نچ نچ
چرا
آدم وحشت میکنه میبینتش
مراقب باشید دیگه
مثلا که چی
از غذا خوششون اومده
حالم بهم خورد
عب نداره
مهم یار زندگیه که باید پسنده که پسندید